(یک سخنرانی که هیچ جوان دم بخت و هیچ زن و شوهری نباید از دست بدهند!)
«همسفر تا بهشت»
جشن ازدواج دانشجویی در مشهد
سخنران دکتر حبشی
بسم الله الرحمن الرحیم
ماموریت امروز شما زوجیت است:
ماموریت امروز شما زوجیت است. زوجیت با قول و قرار و سند و پیمان به دست نمیاد. یک توانمندی ست که شما باید خودتان را خیلی فوری و جدی به آن برسانید و همچنین در سطح مهارتتان ایجاد کنید. اشراف دارید زوجیت مغایر با فردیت هست. ولی بیشتر زوجیت ها بر مدار چی اداره می شود؟ فردیت. مامان من، جهیزیه ی من، میل من، فرمان من، حوصله ی من، پول من مانع از برقراری زوجیت است. اگر بخواهید به همین عاطفه هایی که همراه خودتان دارید و این منبع پرشور و عاطفه قناعت کنید بعید نیست در مسیر زندگی به چالش هایی برسید که دیگران تجربه هایش را کردند. اگر بخواهید یک زندگی مبارک و صحیحی را اداره کنید رسیدن به توانمندی زوجیت هم در نگرش و هم در مهارت یک اصل ضروری است. متاسفانه ما از طفولیت تمرین زوجیت نداشتیم. طفل بودیم مادر می گفت اسباب بازیت را پنهان کن دست دیگری به او نرسد. بزرگ تر شدیم سر قلم و دغتری با خواهر و برادرمان چالش داشتیم وقتی در کشاکش قلم بودیم، بابا که آمد آموزش زوجیت نداد. پرسید قلم مال کیست؟ هرکسی وسایل خودش. نوجوان شدیم سر انتخاب یک برنامه ی تلویزیونی بین شبکه سه و دو با برادر و خواهر اختلاف داشتیم وقتی کنترل را از دست هم می کشیدیم پدر که آمد به جای آموزش زوجیت گفت کنترل را بدهید به من. ستاند، خاموش کرد گفت هرکسی دنبال کار خودش. جوان شدیم. ازدواج می کنیم. شما فکر می کنید آقایون می آیند ازدواج کنند؟ نه. می آیند زن بگیرند. زن گرفتن یعنی یک کسی را در اختیار خود درآوردن. لذا دیدید معیارهای آقایون برای خانوم ها چیست؟ سنش کمتر، تحصیلاتش پایین تر، خانواده اش ضعیف تر و حتی قدش کوتاه تر. این ها را برای چی می خواهد. الزاما این ها نشانه های روشنی برای انجام زوجیت اند؟ خیر این می خواهد بگیرد پس باید در همه چیز بلندتر باشد تا امکان گرفتن فراهم بشود. لذا در جلسه ی خواستگاری هم می پرسد، چک می کند. می گوید اگر بین من و شما در امری اختلاف افتاد حرف آخر مال کیست؟ ببینه این خانوم خوب و تابعی هست که بگه صدالبته از آن مرد؟
خانم ها هم اهل زوجیت نیستند. دخترخانمی هست قصد ازدواج دارد دوتا پیشنهاد دارد. پیشنهاد اول از مسیر خواستگاری سنتی آمده است. فرض بگیرید امتیاز این آقا برای تشکیل ازدواج 10باشد. نفر دوم از مسیر ابراز علاقه جلو امده در حالی که امتیازش برای تشکیل زندگی 1 است. دخترخانم کدام را ترجیح می دهد؟ متاسفانه. چرا؟ چون اینجا علاقه هست اینجا نیست؟ اینم که خواستگاره خواستن هم که بدون علاقه ممکن نیست. اینم که علاقه ش چک نشده چه بسا بیشتر از این باشه. عرضه نکرده پس چرا خانوم به این اصرار داره علیرغم امتیازهای پایین ترش. آمد گفت دکتر یک آقایی هست مرا خیلی دوست دارد. شما کمک می کنید ما به هم برسیم؟ عرض کردم فرض کن کمک کردم و رسیدی، بگو ببینم آقا تحصیلاتش چیست؟ دیپلم ناقص است. چرا نرفته کامل کنه؟ دوست نداشته. پس لابد رفته دنبال کسب و کار. گفت نه بیکاره. خود من دلیل تراشیدم گفتم آهان پس داره فنی یاد می گیره پولی جمع می کنه سربازی می گذرانه. گفت نه از سربازی هم فرار کرده. گفتم پس عزیزم این چی داره؟ گفت: منو دوست داره. به من کارشناس هم تشر زد گفت شما هم مثل خانواده ها می مانید فکر می کنید شرایط، امکانات مهمه. پس عشق و محبت چی می شود؟ پرسیدم تو گمان می کنی علت اصرارت این آقا به خاطر وجود علاقه ست؟ گفت گمان نمی کنم، مطمئنم. نه عزیزم این یک رویه ای است عمق چیز دیگری است. پس دلیلش چیست؟ گفتم می دانی چرا به آدمی اصرار داری در حالی که امتیازهایش پایین است؟ چون تو در پنهان ذهنی خودت گمان کردی اگر با مردی ازدواج کنی که به تو اصرار و علاقه دارد پس لابد تو زندیگ هرچی ازش بخوام هرچی بهش بگم می گه چشم. تو دنبال اون چشمه ای.
دیدید تو همین مدت کوتاه خانومه چی می گه؟ اگه دوسم داری پس. آقاهه می گه اگه می خواهی دوست داشته باشم پس. این همون فردیتیه که گرفتار می کنه زندگی هایمان را. خب اگر بخواهیم به این زوجیت دست پیدا کنیم باید با چه چیزهایی آشنا بشیم؟
یکی از مسائلی که باعث می شه شما در انجام فردیت گرفتار بشوید، نشناختن اساس و بنیان روانی جنس مکملتونه. در یک خانوم چی می گذرد؟ در یک آقا چی می گذرد؟ اگر قرار باشه ما برحسب دریافت ها و گرایش های خودمان این زندگی مشترک را قضاوت کنیم درگیری ش قطعی ست. حتما چالش هایش را ایجاد می کند. بریم بشناسیم بنیان های روانی زن و مرد را تا به کمک این مسائل بتوانیم سبک کنیم زحمت خودمان را و وسیع کنیم آثار و نتایجش را. می خواهیم بدانیم زن ها چه جور موجوداتی هستند و آقایون چه جور اعجوبه هایی.
مفهوم اقتدار مرد:
برای فهم این از این مثال آغاز می کنم در بدن انسان اعضا و احشایی وجود دارد مثل قلب و ریه و کلیه و کبد که هرکدام مشغول یک کارکردی هستند. پس یک گردش خون، حرکت، تنفس را ممکن می کند. اگر این اعضا بخواهند به کارکردهایشان برسند باید مستقر بر پایه ای باشند که آن پایه در بدن اسکلت است. تجسم بکنید اگر اسکلت را که پایه ی کارکردهای اعضای بدن است از بدن جدا کنیم اعضا برحسب وجود قادر به کارکرد نیستند روی زمین پهن و لهیده رها نی شوند. چون مستقر بر پایه شان نبودند.
طبق این مثال مرد داری یک آثار و نتایجی است محبت و معیشت و خدماتی داره که کارکردهای مرد را شامل می شود. اگر انتظار داریم این کارکردها درست عرضه شود باید مراقب پایه ای باشیم که در روان مرد نقش بنیانی و اسکلتی دارد. چی اینجا بگذاریم خوب است؟ اگر من از شما بپرسم لابد مفاهیمی را مثل غرور، قدرت، غیرت، شجاعت، مدیریت می شمارید. اینها همه آثار یک مفهوم اساسی به نام اقتدار است. خداوند مرد را بر پایه ی اقتدار آفرید. من این را اول برایتان تبیین می کنم و توضیح می دم بعدا بریم ببینیم آقایون با اقتدارشون چه می کنند و خانوم ها چه به روز اقتدار مرد می آورند که بسیاری از مسائل و نتایج زندگی ناشی از همین آثار است. بریم نشانه های اقتدار را در جسم و روان مرد ببینیم.
نشانه های اقتدار در جسم مرد:
در جسم: پوست را ضخیم آفرید در حالی که در خانوم نازک و شفاف است. آقایون دیدید به امورات و وسائل هجوم می برند؟ درحالی که خانوم ها با ملاحظه و احتیاط عمل می کنند؟ یه بخش مربوط به اینه. عضلات را در مرد حجیم آفریده نزدیک به یک دوم وزن آقایون عضله است در حالی که این میزان در خانوم ها حدود یک سوم وزنشونه. می خواهیم یه راهپیمایی انجام بدیم. چه اتفاقی می افته؟ آقایون جلو می افتند. آیا دارد از نزد خانوم می گریزد؟ نه اگر راه رفت طبیعی خودش را برود الزاما پیش می افتد. خانوم ها بدانند اگر مرد دارد شانه به شانه آنها راه می رود که دیگر راه نمی رود. دارد با تاخیر و تانی راه می رود. برای همین است که زود اذیت و آزرده می شود. می خواهد یک خیابان با شما برود می گوید بس است. اگر با دوتا همجنس خودش کوه و درودشتی هم رفته بود احساس خستگی نمی کرد. اگر مردی ملاحظه نداشته باشد بخواهد راه رفت طبیعی خودش را برود دیگر خانوم به گام او نمی رسد. باید بدود هروله کند تا به او برسد. این مربوط به این تفاوت. استخوان بندی در مرد محکم و مقتدر آفریده شده درحالی که در خانوم ظریف و سست است. مشاهده کردید آقایون با آقایون وقتی می خواهند خوش وبش بکنند گاهی ضربه می زنند؟ می کوبد به پشت دوستش:خوبی؟ مشت می زند به شانه اش چطوری؟ دستشو می کشه بریم. هل می ده راه بیفت. یه دونه از این کارارو با خانوم بکن می گه چرا می زنی؟ آزار داری؟ او را زحمت حساب می کند. فشار حساب می کند. صدا را بم آفریده تارهای صوتی و عضلات حلقی را طوری در مرد طراحی کرده که تولید یک صدای درشت و پرطنینی را می کند. گاهی مرد دارد با زن حرف می زند خانوم می گه چرا داری داد می زنی؟ داد نمی زنم. سوال پرسیدی دارم جوابتو می دم. می خوای اصلا حرف نزن. می گه خب نه شما داری داد می زنی. عصبانی ای. عصبانی نیستم اگر شما نکنی. یک وقت یک خانمی زنگ زدن به من. گفتن من با شوهرم بگومگویی پیش اومده قهر کردم رفتم خونه ی مادرم. اومد توضیح بیشتری بده من گفتم خانوم ازتون دوتا سوال دارم. شوهرت را دوست داری؟ گفت:بله خیلی زیاد. زندگی با او را می خواهی؟ حتما. پس کارت غلط بوده. همین الان برگرد برو خونه تون اگر هم مرد پرسید به قهر رفته بودی؟ بگو خیر به سرکشی پدرو مادرم. من هیچ وقت از شما قهر نمی کنم. دلیل این توصیه ام لابلای درس هام هست بهش خواهیم رسید. این خانم گفت: نه دکتر من که برنمی گردم. ایشونم دنبالم بیاد قواعدی دارم. من اومدم تاکید کنم گفتم ببین خانوم شما که به من زنگ زدی لابد منو به عنوان یک مشاور قابلی قبول داشتی. دوباره ازت سوال می کنم دقیق جواب بده. آیا شوهرت را دوست داری؟ زندگی ات را می خواهی؟(با داد!) اون خانوم گفتن آقای دکتر شوهرم داد می زنه بسه دیگه شما داد نزن. گفتم پیداست اون بنده خدا هم حرف می زده. آخه این که نمی تونسته بگه سرکار خانوم اگه زحمتتون نیست همون آچار رو به دست من برسونید که من اینجا معطلم. نه خواهد گفت: مریم کجایی؟؟ آچاااار. اونم می گه تو به خاطر یه آچاری سر من داد می زنی؟ همین بود می گفتی دوستت دارم دوستت دارم؟ به انحراف در تشخیص موضوع می ره. خب اینا نشانه های جسم بود.
نشانه های اقتدار در روان مرد:
1) جرئت و جسارت در مرد، پرهیز و کناره گیری در زن:
بریم ببینیم در روان به مرد چه بخشیده. اساسی ترین عنوانی که خداوند بری تامین اقتدار به مرد داده جرئت و جسارته. در حالی که خانوم ها اهل پرهیز و کناره گیری هستن.
استفاده ی غلط از جرئت و جسارت:
1- آقایون از این جرئت جسارته استفاده ی خوبی نمی برند. برخی از خطاهای رفتاری آقایان در بهره گیری از جرئت و جسارت این چیزهاست: یکی این که خانوم هارو تحقیر می کنند. شما خانوما از سوسکی می ترسید.
2- کار دومشون اینه نمایش قدرت می دن جای رایجش کجاست؟ رنندگی. خانومه می گه علی یه کم آروم تر. من هنوز سرعت نرفتم. سرعت برم چی می گی؟ گفت می خواستم برای تعطیلات عید خونه رو نظافت کنم طبقه ی چهارم آپارتمان خونه ی ماست. خب من یه خانوم از اون ارتفاع بلند جرئت نمی کردم پشت شیشه ها که به سمت کوچه بود را تمیز کنم به شوهرم گفتم برام تمیز می کنی؟ گفت بله. دستمالو از من گرفت پرید لب درگاه پنجره. بیا پایین نمی خوام. چرا؟ مگه نمی خوای تمیز کنم؟ نه من دارم می ترسم. از این می ترسی؟ این که چیزی نیست. ما اینجوری شم داریم. پاشو کرد توی خیابون. نمایش جرئت می دهد.
3- کار سومش اینه تهدید و آزار جنس زن می کند. از ناحیه ی جرئت جسارتش. عمدتا این تهدید و آزار را ناخواسته و سهوی انجام می دهد. گاهی هم عمدا. سهوی مثل چی؟ گفت با شوهرم خواستیم بریم سفر لب جاده که رسیدیم به من گفت خب خانوم کمربندتو ببند اشهدتو بخون تا راه بیفتیم. گفتم داریم می ریم سفر دیگه. یه حرف شیرینی بزن به دل آدم بشینه. جاده س دیگه. مرگ و میرم داره. چقد آدما هرروز تواین جاده ها له می شن. قصدش ترسوندن نیست داره حرف می زنه نمی دونه چه آزار و تهدیدی رو درست می کند.این با یه آقای دیگه ای باشه اونم می گه آره من یه ماشینی دیدم دیروز پرس شده بود. آقا با آقا راحته. نمی دونه خانوم دیگه این سفر براش تلخ شد. دیگه شیرینی این سفر براش رفت و زهر شد. همه ش احساس تصادف و التهاب.
کار دومی که تهدید و آزار ناخواسته می کند این شوخیایی هست که آقایون راجب تجدید فراش می کنند. اسلام که چهارتا اجازه داده. مرد یعنی فلانی. همین مختار را ببین. قصدش این نیست داره همین جوری حرف می زنه. اما خبر نداره که دیگه این خانوم رفت دچار تشویش واضطراب شد که خبری می شه. این قصدی داره کسی هست. روانش تعطیل می شه در این موضوع اینقدر که فشار روحی می بینه از یه فشار ساده.
کار سومی که آقایون به تهدید و آزار زن می پرازند مسائل اقتصادی مالیه. آقا چونخودش جرئت و جسارت داره تا شب قبل از پرداخت بدهی و چکش سرشو راحت می زاره می گه از یه جایی جورش می کنیم. از نیمه ی ماه راه می افته رو روان این خانوم. از کجا بیارم؟ زندان نیفتیم خوبه. آزاری درست می کنه برای زن.
جا به جا شدن این ویژگی در زن و مرد در نسل امروز:
خب موضوع دیگه ای که در باب جرئت و جسارت هست اینه که جای این دو ویژگی مخصوصا در نسل امروز داره در جنس زن و مرد عوض می شه. این خیلی خبر بدیه. خانوما بدونن هیج ویژگی به اندازه ی جرئت و جسارت تخریب کننده ی زن نیست. جرئت و جسارت زنو پایمال می کنه. زن دو تا اساس و ارزش داره باید دائما توی حالاتش حرکاتش لحن و گفتار و سکناتش مراقبش باشه. یکی لطافت زنه دیگری طراوت زن. زنی که جسور و جری شد پا گذاشته روی لطافت و طراوتش. متانت زن هم محصول همین دو ویژگیه. پس مراقب باشید یه وقتی به سمت جرئت و جسارت جهت نگیرید. متاسفانه گاهی توصیه های محیطی شما این هست. تلویزیون خانومی نشون می ده راننده ی تریلره اتوبوس بین شهری راه می بره. تراشکاره آتش نشانه. آقای ناشی چی کار می کنه؟ به جای اینکه اینجا سری به تاسف تکون بده صدا می زنه بدو بدو زن یعنی این. تابلوئش می کنه. یا حتی زنو به سمت جرئت هل می ده. یه چکم نمی تونی پاس کنی؟ اینقدر عرضه نداری؟ برو ببین بعضی ها چه می کنند. این خبر بدیه. دعوت غلطیه. زن رو می اندازه توی جسارت زن جسور شد لطافتش پایمال است. موقعی که ما مشغول آموزش پزشکی بودیم تو بخش اورژانس یه آقایی رو آوردن ایست قلبی کرده بود شوک و سی پی آر و اینا که احیا بشه موفق نشدیم فوت کرد. خانوم پرستاری که تو تیم ما بود بعد از فوت ایشون ملحفه رو کشید رو این آقا رو کرد به بقیه همکارانش گفت خب آقایون خانوما خسته نباشین. می ریم چایی می خوریم. من گفتم سرکار خانوم شما زنی. یه نفر مرد. این پدر یه خانواده است. تواون خونه چه خبره؟ خیلی راحت می گی می ریم چایی می خوریم. اگه به هم نمی ریزی منقبض نمی شی اندوهناک بشو. گفت اینا مال روزای اولی بود که تو بخش اورژانس اومده بودم. که اولین جنازه ای که دیدم سه شب نخوابیدم. الان اینقدر جنازه دیدم عادتم شده. می خوام از این هشدارش استفاده کنم. خانوما گاهی افتاید تو مسر جرئت و جسارت آرام آرام دارید جسور می شید. خودتون خیر ندارین و لطافته داره گم میشه. بدخبریه. خانومی که از دوره ی طفولیتش لابه لای پنج برادر بزرگ شده. تو منطقه ی صعب و سختی بوده شرایط زندگی دشوار بوده این کارهای مردانه کرده جسور شده. خانومی که در یک شغل و حرفه و فنی رفته که جسور شده. من به خانوم هایی که توی کارکردهای ضخیمی هستن می گم یا برید بیرون یا اگر به هردلیلی اصرار دارید اینجا بمونید برید روی لطافتتون کار جبرانی کنید. تو باید باغچه ای داشته باشی. گلدانی داشته باشی بچه ای داشته باشی. لطافتت را احیا کنی. به همین خانوم پرستار گفتم برو گفت آخه من کجا برم یه پرستاری هستم. برو بخش نوزادان برو نوزاد در آغوش بگیر. تو باید لطافتت احیا بشود.
از اون طرف آقایونی که زدن لطیف شدن اینم خبر بدیه. آقای دانشجو اومده پیش من لباس جلفی پوشیده آرایش غلیظی کرده یه کیف بندی زنانه به شونه ی دستش از بند کیف آویزان. بدنشو تکان می ده با یک صدای نازک آقای دکتر من یه سوالی دارم گفتم عزیزم صاف بایست. چرا تکان می خوری؟ گفتم چرا کیفت بندیه؟ گفت اینا مده. بد مدیه. کیف مرد باید مقتدر توی دستش لمس بشه. روی شخصیت و اقتدارت اثر می زاره. همچنان که خانومی که کیف سامسونت سنگینی ورداشته و قدم های درشتی می زنه این که دیگه زن نمی ماند لطافت درش گم میشه. آقای دانشجو گفت آقای دکتر، شما دارید منو به خشونت دعوت می کنید؟ عرض کردم نه عزیزم. به قوام. تو مردی. اینجوری بخوای فردا تاسیس زندگی کنی با اولین مشکل که دیگه تموم میشی. مامان بیا تکلیف مارو روشن کن. تو باید صبور و رشید بایستی بگی طوری نشده یه ورشکستگی ساده ست جبران میشه می ره. مرد می خواهد زندگی. قوام داشته باشی. با این سستی و نرمی گه نمی مونی. دقت کنید نسل پدران شما 17-18 ساله زندگی قبول می کردند. امروز آقا 28سالشه می گن بیا برو ازدواج کن آقای دکتر حوصله داری. پدر شما افتخار می کنه می گه از صفر شروع کردم به جوان امروز 90هم بدی می گه 10تاشو نمی دی؟ یک کاری می خواد انجام بده. خب این که نشد. قوام می خواهد مرد. همچنان که در زن لطافت اساسیه. دقت کنید اینو در بچه ها دختربچه ها چک میشه کرد. از طفولیت تا سن جوانی. دیدی اطفال دختر چرا عروسک نگه می دارن؟ اسباب بازی ش نیست. مادری داره می کنه. نگه داری ش می کنه. نوازشش می ده. بغلش می کنه. دیدید دختربچه ها همه ی امورات و وسایل رو در نقش مامان و نی نی می بینن؟ این قابلمه بزرگه مامانشه این کوچیکه نی نی ش. این لقمه بزرگه مامانشه این لقمه کوچیکه نی نی ش. همه رو مامان و نی نی می بیند. می خوای لطافت رو در یه دختر چک کنید بهش یک بچه ی حیوان یا انسان نشون بدید باید هیجان نشون بده وای مامان اینو هیجان نشون بده. الان به خودت نگاه کن خانوم اگر یه کودکی نوزادی را در آغوش خانومی ببینی میل داری به آغوشت بگیری؟ به هیجان میای لطیفی. اگر گفتی اه اه وای وای مشکله. از لطافت دور افتادی. بعد من می رم تو خوابگاه دانشجویان دختر می گم علاقه هاتونو بگید تکواندو دفاع شخصی می گم احیانا نظرتون راجب دوخت و دوز و پخت و پز چیه؟ اه بچه چی؟ ای بابا. خیلی مراقب این لطافت در برابر جرئت و جسارت باشید.
نکته ی تربیت فرزندی!:
اما نکته ی دیگه ای که باید درباب جرئت و جسارت بهتون بگم اینه که وقتی فرزند دار شدید که توصیه تون می کنم زود پدر و مادر بشید نزارید بعضیا می گن فوق لیسانسو بگیریم بعد برای دکترا آنگاه بعد. نه عزیزم تو همین جوانی فرزند دار شید. یه شش ماه یک سالی که از این شور و نشاط های زندگی تون گذشت برید پدر و مادر بشید. اثر این مطلب اینه که الان سرعت فاصله ی نسلی زیاده. وقتی بچه یک نوجوان 15ساله شد که نباید بخوره به یک بابای 50ساله 45ساله. بابای جوان می خواد تا تعامل رفتاری هم درکی تفاهم اتفاق بیفته. الان شما خودتونو نگاه کنید پدر و مادرانتون اگه فاصله ی سنی زیای از شما دارن نیازهای شمارو خوب درک می کنن؟ شما شرایط اونارو خوب درک می کنید؟ نمی کنید. فردا همین می شه مشکلات شما با فرزندانتون. پس توی همین جوانی فرزند دار بشید. کار ندارم ان شاالله وقتی فرزند دار شدین وقتی فرزندتون جنسش پسر بود اینو نده دست مادر. این باباشو می خواد برای تربیت. پسربچه ی دوساله ی شما می ره روی صندلی می خواد بپره مامان میزاره؟ نه عزیزم پات یه طوری می شه خودم بغلت می کنم. این باباشو می خواد بگه این که چیزی نیست پسر. برو از رو طاقچه بپر. جرئته باشه تا تشویقش کنه. پسربچه ی شما با مامان بره کوچه و بازار که مامان دستشو ول نمی کنه نمی زاره چادرشو رها کنه خیابان ماشین خطر داره. از کنار دیوار دست منو بگیر گم می شی. این باباشو می خواد دست اینو نمی گیره. از روی جوب و جدول می پره. عادی رفت و آمد کنه جسارت منتقل شده.
2) سرعت طبیعت مرد، ولی سم برای زن:
خب بریم سراغ ویژگی بعدی. آقایون سریعن در حالی که سرعت برای زن سمه. یکی از ایرادای دائمی جنس مرد به زن چیه؟ بجنب بدو بیا چقدر معطل می کنی. از کیه منتظرتم خسته م کردی لف لف می کنی. من با شما جایی نمیام. درحالی که آقایون سرعت برای شما طبیعت وجودتونه. برای زن این سمه. می دونید؟ اگر سرعت را تحمیل کردین به زن مانع شدید از دوچیز. 1- لذت و بهره شو تخریب کردید. شما خدمات به زن بدید با سرعت. نمی خواد. سریع لباستو بپوش با ماشین ببرمت. می گه نه. شما عجله نده به من. تو برو من خودم از روی استراحت میام. 2- آرامش و تمرکزش رو هم به هم می زند.
خانوما از موش می ترسن. چرا؟ یعنی اینقدر شناخت و تدبیر ندارن که موش قدرت آزار نداره؟ شما یه نوزادی رو بزاری یه موشم به سمتش رها کنین از روی بدن نوزادم بره چه کارش می کنه؟ موش چنگالی دارد؟ گازی دارد؟ نعره ای می زند؟ گاردی می گیرد؟ یورشی میارد؟ ندارد. موش دائم الفراره. پس چرا خانوم ها می ترسن؟ این سرعت موشه که روان زنو متزلزل می کنه. شما همون موشو مهار بکن توی یک قوطی و قفس بینداز. نیم گه ببند می ترسم. می گه بیارش ببینم. می گه علی بیرون نمیاد؟ حرکت نمی کنه؟ اون سرعته اذیتش می کنه. یا خانوم ها از سوسک هم می ترسن هم متنفرن. چرا؟ اساس زن چی بود؟ لطافت و طراوت سوسک برای تامین این ویژگی های اساسی زن چه نشانه ی منطبقی داره؟ هیچ. رنگ قهوه ای سوخته. اگر سوسکا صورتی بودن آیا خانوما ابا می کردن؟ نه بعید نبود نگه داریم بکنن. این پاها و پرزا و شاخکا همه قوی و زمختن. از جای لطیفیم که نمیاد. یک پروانه میاد توی اتاق مرد بخواد بیرون کنه خانوم نمیزاره چه کارش داری وای چه خوش رنگه. این خوش رنگه قشنگه لطیفه از روی گل اومده که لطیفه پروانه بمیره جنازه شو دور نمی اندازه لای دفترچه ش ثبتش می کنه. این لطیفه. قصه لطافت در زنه. حرکتشم که سریع و ناگهانی نیست. لذا خیلی از آقایون تو جریان زندگی با این انتظار سرعت مثل موش و سوسک تو روان زن می دون و آرامش زن رو می برن.
3) شدت در مرد، نرمی و ملایمت در زن:
نشانه ی بعدی شدته. آقایون شدیدن در حالی که خانوم ها نرم و ملایمن. می خوایم با یه بچه ی غریبه ای آشنا بشیم روش خانوم چیه؟ نرم ملایم بیا ببینم عزیزم چه لباس قشنگی پوشیدی. اسمت چیست؟ مرد می خواد همین کارو بکنه. می گه بیا ببینم. گرفتش بقیه ی لطفش چیه؟ پرتابش می کنه به بالا. بچه داره از ترس جیغ می زنه. میگه یه بار دیگه بندازمت؟
اون خانوم گفت شوهر من محبتاشم که مثل آدم نیست. گفتم چرا؟ گفت از کنارش دارم عبور می کنم یهو می پره با یه خشونتی سر منو می گیره لای بغلش بعدم می گه چطوری؟ می گم نکن اذیت می شم. می گه محبت به تو نیامده. حیف من که می خوام به تو خوبی کنم. در حالی که من ملتمس محبتشم نه اینجوری شدید.
بزارید یه نکته ی خیلی مهمی رو بهتون بگم. تو جلسه ی آقایون مفصل در خصوص مسائل جنسی صحبت خواهیم کرد اما اینجا همینو بدونید که نیاز جنسی برخلاف تصوری که در عموم رایجه در خانوم ها بیش از آقایونه. زنان به روابط جنسی ملتمس تر و حریص ترن. اوج لذت جنسی یا حد ارضا آستانه ش دوبرابر آقایونه در خانوم ها. لذتی که یک زن از رابطه ی جنسی می تونه ببره هیچ مردی به پایش نمی رسد. زمان برداشت یعنی بتونه باقی بمونه در قله ی ارضایش حداقل در خانوم ها 10برابر آقایونه. پس چرا با این بیشتر بیشتر زنان از بستر جنسی فرارین و اینطور گمان می شه که آقایون بهره بردارن خانوم ها برده. باید برعکس این باشه. علت اینجاست. آقایون تو رفتارهای جنسی شونم سریع و شدیدن. برید ببینید سرعت و همچنین شدت چه می کنه با روان زن. مانع می شه از لذت و بهره آرامشو تمرکز. بستر جنسی جای چیه؟ جای همین نتایجه. وقتی مرد با سرعت و شدت، لذت و آرامش را از بستر جنسی ببره رابطه ی جنسی چه ارزشی داره برای خانوم؟ تعریف خانوم ها در روابط جنسی اینه ملتمس های فراری. از یه طرف روانشون به شدت التماس داره و از یه طرف به خاطر رفتار مرد گریزانند. اولین درخواست یه خانوم تو بستر جنسی چیه؟ هیجان به خرج می ده سرعت به خرج می ده سریع عریان می شه؟ نه. همه چیز را کند و ملایم می کنه. اولین درخواستشم اینه می گه یه کم با هم حرف بزنیم؟ آقا چی می گه؟ آقا می گه صحبتو بزار برای بعد.
4) سختی و محکمی در مرد، سستی و ظرافت در زن:
سختی و محکمی نشانه ی چهارم. خانوم ها سست و نازک و ظریف هستند. دیدید آقایون از کارهای ظریف استقبال نمی کنن. علی بیا این پارچه رو ببریم این توررو بزنیم. بزن دیگه. دست به اون میز نزن اون کار خودمه اون کار سخته محکمه. از صدای دلر خوشش میاد. میخرو کوبیده دو تا چکش اضافه م می زنه. خانوم می گه چه صدایی راه انداختی پس من می رم بیرون کارت که تموم شد منو صدا بزن طاقت ندارم. این کار سخته. به آقا بگو سفره جمع کن تو یه نوبت می خواد تکلیف سفره رو حل کنه. ظرفارو روی هم می چینه سفره رو زیر بغل می زنه. ببینه یه پارچی هم جا مونده بعید نیست با پاش بکشه بیاره. شما به خانوم بگو سفره جمع کن با دوتا دستش دوتا ظرف نمی بره که. یک ظرف را با دودست می برد. به خصوص اگر دیس باشه و سنگین. بعد اون خانوم گفت آقای دکتر یه بار نشده من با شوهرم سر یه سفره بشینیم تا آخرش. گفتم چرا؟ با هم قهرید؟ دعوا و اختلافی دارید؟ گفت نه ترشی را آوردم می رم سالادو بیارم ترشی رو خورده می رم قیمه رو بیارم از سالاد نمونده برنجو که میارم من هنوز لقمه ی دومم ایشون می گه الهی شکر. می ره عقب. خب بگذریم.
با این نشانه ها معلوم شد اساس مرد اقتدار است. بریم ببینیم آیا آقایون از این اقتداره استفاده ی درستی هم می برند؟ یا نمی برند؟
استفاده نا به جای مرد از اقتدار:
مهم ترین مشکلی که مرد در مدیریت زندگی ش داره همینه. اقتدار را نابه جا استفاده می کنه. دوتا مفهوم از اقتدار به دست میاد. یکیش غلطه. متاسفانه آقایون بیشتر سمت این تفسیر از اقتدار رفتن. علتشم اینه که چون اقتدار در مرد تولید قدرت می کنه آقا از این قدرت استفاده می کنه برای اعمال سلطه. نه، لازم نکرده، بشین، هرگز، مبادا، نبینم، صلاح نمی دونم، تکرار نشود، ببین چی می گم. از سلطه اش استفاده می کند. درحالی که خداوند بر تامین این امکان عظیم به مرد در شکل درست و قرآنی قصدش این نبود که مرد را سلطه کند. می خواست مرد ستون پایه و تکیه باشد برای زندگی. خداوند مرد را محکم آفرید زن را نازک و لطیف بگذراد برپایه ی مرد. آقایی که این ترجمه را به سمت سلطه برده گذاشته زیرپا. زن از این نمای مرد بیزار و فراریه در حالی کهبه این نمای مرد مشتاق و عاشق.
یه وقتی یه آقایی در جلسه ای به من گفتن پس چرا قرآن می گه الرجال قوامون علی النسا؟ گفتم شما قوامون رو ترجمه کن. گفت خب این که یعنی قوامون علی النسا. گفتم اون عزیزم میشه مسلطون علی النسا. قرآنم برای به کار بردن واژه ها که همین جوری عمل نکرده. هر واژه متنی دارد. عمقی دارد. می تونست بگه مسلطون علی النسا. قوام رو که من و شما نباید تفسیر کنیم. باید بریم سراغ مفسر کبیر قرآن علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان. می گه عرب وقتی یک نهال تر و تازه ای هست نمی تونه بار خودشو تحمل کنه یک چوب سختی رو میاره زیر این حائل می کنه به این می گه قوام. تا کمک کنه این درخت سرپا بایسته. الرجال قوامون علی النسا. قوام احاطه نیست سلطه نیست. پیداست؟ خب بگذریم.
اگر مرد بیاد به سمت این ترجمه ی حقیقی اقتدار بریم ببینیم که چی پیدا می کنه. دوتا ترجمه داره.
لازمه های اقتدار صحیح:
1- استحکام لازمه اقتدار:
یک ترجمه ش یعنی آقایون باید این دوتا ویژگی هارو در خودشون بیابند. استحکامه. ببینید به این تخته نمی شه تکیه داد. قوام کافی نداره ولی به این دیواره می شه تکیه داد. این محکمه. وای که کو مرد محکم؟ مرد مسلط زیاد. کو مرد محکم؟ خانوم میگه میخوام یه مطلبی رو به شوهرم بگم جرئت نمی کنم بدش نیاد ناراحت نشه قهر نکنه آزرده نشه دلخور نشه اصلا بگم؟ واکنشش چیه؟ می ترسه بیاد مطلبشو به مرد تکیه بده. اون خانوم می گفت من هروقت می خوام با شوهرم برم خونه ی مادرم ناچارم روز قبل برم همه ی خانواده مو سفارش کنم که شوهرمو دارم میارم. بابا یه چیزی نگی بدش بیاد. مامان به موقع پذیرایی بکنی دلخور نشود. داداش از اتاقت بیرون بیا سلامش بدی که بهانه دستش ندی که آقااا را آوردیم. این که مرد نیست. نکبته. مرد باید قوام داشته باشد. مردی مرده که اگه تو خونه ی مادرخانوم بهش جسارتیم شد زن سراسیمه اومد گفت آی ببخشید مامانم حرف بدی به شما زد. بگه کودوم حرفو می گی؟ اون که مامان از روی سادگی و صمیمیتش یه چیزی گفت؟ تو فکر می کنی من بدم اومد؟ ابدا. این مرده محکم. بعد ما می بینیم تو خونه مادر به بچه می گه بابات خوابیده برو کنار می دونی که اگه بیدار بشه این اگه مادرم میومد به بچه تذکر می داد می گفت ولش کن خانوم بزار راحت باشه. باباجون بازی تو بکن. حتی اگه بچه بگه بابا من بپرم رو شکمت؟ خوشت میاد بپر بابا. استحکام منم اینجام مرد.
2- امنیت لازمه ی اقتدار:
این دیواره محکمه می شه بهش تکیه داد؟ اگه خیس و رنگی باشه تکیه نمی دم. چون استحکام رو داره امن نیست. امن بودن شرط دوم و لازمه ی اساسی دیگه ای در ارزش اقتدار مرده. خانومی گفتن من الان که به شما زنگ زدم گوشی داره از شدت اضطراب تو دست من می لرزه. پرسیدم چرا؟ یه آقایی هست زنگ می زنه خونه ی ما مزاحم میشه. خانوم شما با ایشون قول و قراری داشتی؟ سابقه و سر وسری داشتی؟ گفت نه به هیچ وجه من اصلا نمی دونم این آقا کی هست. خب پس چرا به شوهرت نمی گی؟ ا همه ی ترس من شوهرمه. می گی بهش بگم؟ ناراحت نمی شه؟ یه وقت طغیان نمی کنه؟ ممکن نیست به من نسبت بده؟ زن تحت فشار روانیه باید بیاد به مامنش. خود مامنش مصیبته. چه بکند؟ اقتدار اقتدار. آقایون اگه می خواید اقتدارتون مفهوم حقیقی داشته باشه برید سراغ امن و استحکام.
نشانه های اقتدار صحیح:
دوتا نشانه ی سلبی هست که اقتدار شما رو خراب می کنه اگر به وجود بیاید در اقتدارتون. سه تا نشانه ی ایجابی. اینا هستن که اقتدارتون رو نمایان می کنند. اون سلبیاش چیه؟
نشانه های سلبی اقتدار:
1- مرد مقتدر دستور نمی دهد
مرد مقتدر دستور نمی ده فرمان نداد. آقایون هرقدر فرمان بدید از اقتدرا افتاده اید. ا، به ما عکس اینو گفت. گفتن یه دوتا فرمان بده معلوم بشه یه مردی هم تو این خونه هست. اگر نباید فرمان بدیم اقتدارمونو چه جوری نشان بدیم؟ خلنواده ی حضرت امام می گن امام هیچ وقت تو زندگی فرمان نمی داد. نمی فرمون یه چایی بریزی. اشاره ی به فرمان داشتن. سماور روشنه؟ قرآن منو بیارن. اینطور نمی گفتن. می فرمودن چشمتون به قرآن من نیفتاده؟ اشاره ی به فرمان. آقایون امتحان کنین. لطف را با فرمان به زن بگین جلوش وایمیسه. لباس بپوش بریم بیرن یه دوری بزنیم. امشب؟ امشب که نه بزاریم برای فردا شب. یه مقاومتی در برابر اون فرمانه می کنه. چون بوی سلطه می دهد. حالا برو به خانوم بگو حوصله داری؟ نه امشب خسته ای. نه بگو. خب نه اذیت می شی. نه شما بگو. التماس فرمانتو می کنه. گفت به پسرش گفت بابا یه لیوان آب بده. گفت چرا همه ش به من می گی؟ دختر یه لیوان آب بده. بابا می بینین که من مشغولم دارم کارامو می کنم. خانوم یه لیوان آب بده. خب پاشو بریز اون آبه دیگه. اگه می می گفت کودومتون آزادید؟ نه همه تون مشغولید ولش کن. خب نه بابا بگید. نه مزاحمتون نمی شم. نه بابا بگید چی می خواید؟ التماستم می کنن. مرد مقتدر مردی نیست که بیاد بگه لباس بپوش می ریم خونه ی مامان صحبتیم نباشه. نخیر مرد مقتدر میاد می گه حوصله داری یه سر تا خونه ی مامان بریم؟ اشاره ی به دستور دارد. دستور مرد را از اقتدار می اندازد.
2- مرد مقتدر تهدید و فشار نمی گذارد
دیگه چی؟ تهدید و فشار نمی گذارد. مرد مقتدر از تهدید و فشار اجتناب می کند. بعضیا ما فکر کردیم تهدید و فشار بگذاریم تا اصلا معلوم بشه هستیم. گربه دم حجله بکش. این اول یه دوتا خط و نشان براش بکش معلوم باشد حالی اش باشد. یه دوتا مخالفت باهاش بکن یه داد سرش بزن بفهمه مردی هم هست. درحالی که بدونید آقایون تهدید و فشار کار طفله. نه کار بزرگ. مرد که هیچ. دیدید بچه ی سه ساله از باباش بستنی می خواد چون قدرت نفوذ و اقتدار نداره از تهدید و فشار استفاده می کنه. بابا تا بستنی نخری مسواک نمی زنم. غذا نمی خورم ادرارم نمی کنم. داره فشار میاره یا برای تهدیدش چه کار می کنه؟ این موبایلتو می شکونم. سرمو می زنم تو این شیشه می زنم به زمین. داره تهدی فشار میاره. چون قدرت که نداره. طفله. مردی که می گه اگه بیام ببینم ببین چی دارم می گم همین الان. این داره یم گه من طفلم طفل. مرد مقتدر تهدید فشار ندارد.
خب اونارو ندارد چی دارد؟
نشانه های ایجابی اقتدار:
1- تامین کنندگی
مرد مقتدر تامین می دهد. منم اینجام مرد. نگران چه هستی؟ جان عالمی به فداش ابالفضل العباس مقتدر کربلاست. چرا؟ چون فرمان می ده و سر زن و بچه و دیگران داد و فریاد و فشار درست کرده؟ خیر زینب سلام الله علیها می گه از مدینه تا کربلا ذی الحجه تا محرم این راه طولانی خطر حمله و یورش دشمن آخر خط شهادت عباس هروقت در چهره ی ما خستگی می دید اطراق می داد. شونه و زانوانش پله هایی بودند که ما محارم به وسیله ی آن از مرکب ها پیاده می شدیم. بی جهت نیست عصر عاشورا وقتی می خواد زینب سلام الله علیها این کاروان داغدار بی مرد شکسته را سوار مرکب ها کند نگاه کرد سمت علقمه گفت کجایی عباس؟ وقت سوار شدن کاروانیان است. یعنی یادته تو زحمتش را می کشیدی؟ ما در سایه ی تو..
بچه گاهی تو ماشینه به باباش می گه آب. باباش می گه آب نیست. بابا آب. آب نیست. وقتی می گن آب نیست یعنی نیست. اگه یه بار دیگه بگی آب. آبه هم هست تو اون مغازه تو بطریه. یک ترمزی بزنه گرفته. هروقت خونه رسیدی. بچه اومد تو کربلا گفت مادر آب گفت عزیزم آب نیست. گفت می رم به عمو می گم آب میاره. عمو کانون تامین است. اومد گفت عمو ما تشنه ایم. این بچه ها اینجا چی کار می کنن برین تو خیمه ها آب نیست. اصلا بچه ها پیداشون نشه. نخیر. اومد گفت مولایم حسین. اجازه بده برم آب بیارم. از لابه لای این همه دشمن این همه تیر و نیزه و شمشیر؟ مگه می شه؟ آخه من نیاز دیدم چگونه آرام بنشینم؟ بعد خانومه اومده به شوهرش می گهخب علی یه کم حرف بزنیم. چه حرفی؟ خب یه کم به من توجه کن. چی کارت کنم؟ من نمی دونم. خب اشو اقلا بریم بیرون. حالا؟ عقل داری؟ یه تامین مختصر می خواد بده. از وسط آتش و خون و شمشیرم نیست. گفت رفت میانه ی میدان آب تو دستشه. می نوشد؟ عباس نرفته تامین بشود رفته تامین بیاورد. دست راستش را انداختند دست چپش را انداختند آخش را نشنیدند. مشک آبش را که دریدند وسیله ی تامینش را که گرفتند آه عباس بلند شد. بدن نازنینش از اسب به زمین افتاد. امام اومد رو سرش از حسین چه خواست؟ گفت تا جان در بدن دارم مرا به سمت خیام نبر. آخه من رفته بودم آب بیارم موفق نشدم. بی تامین اومدم. چگونه به اون چشم ها و لب های منتظر نگاه کنم؟ مرد یعنی تامین. مرد یعنی عباس. مرد بودن به یک هیاهو و فشار نیست.
2- آرامش بخشی
بریم ببینیم نشانه ی دوم چیه. مرد مقتدر آرامش می بخشد. بعضی آقایون آرامش می برند. خانومه داره با تلفن صحبت می کنه. وای مامان اومد. بقیه ش باشه بعدا می گم. خداحافظ. اون خانوم گفت شوهر من کلیدو که می ندازه ما همه به مهم می ریزیم من و دخترام. گفتم چطور؟ گفت اگه ایشون بیاد ببینه برقی روشنه آبی بازه غوغایی بکنه. لذا تا کلید میفته وای مامان برق حمام. که آقا اومد. گفت بچه ی سه ساله ای دارم وقتی که باباش میاد می گه مامان بابا اومد(با گریه‼) آرامش می برد.
3- امنیت بخشی
مرد مقتدر کانون امنیت است امنیت می دهد. خانومی با من تماس گرفتن گفتن دکتر من خیلی نگران پسرمم. گفتم چطور گفتن آخه با این وضع مواد مخدر و اعتیاد و بزهکاریا گفتم خانوم شما نگران نباش به نوجوانت بگو یه زنگی به من بزنه آقای دکتر نوجوان کی بود پسر من 5سالشه. گفتم تو از حالا نشستی داری نگران اعتیادی عوض اینکه به این بچه یه آغوشی بدی؟ گفت آخه هروقت می رم بچه مو بغل می کنم یه نازی بکنم شوهرم می گه ولش کن این بزرگ بشه چی می شه؟ یا قاچاقچی یا معتاد. خانوم گفت دوماهه باردار بودم رفتم به شوهرم گفتم علی بیا ببینیم اسمشو چی بزاریم حالا بزار ببینیم سقط نمی شود. آرامش می برد. امنیت می گیرد. یه خانوم جوانی به من گفتن که من خواستگاری داشتم آقایی بودن پاسدار خیلی خوب بود مومن مودب ولی جرئت نکردم گفتم چطور؟ گفت آخه ایشون تو جلسه ی خواستگاری گفتن بسم الله الرحمن الرحیم. خانوم بدون داری با یه شهید ازدواج می کنی! امنیت می برد به جای اینکه بیاورد. مرد مقتدر این تابلو را دارد. اگر می خواین اون ارزش حقیقی را پیدا کنید دیدید بعد از شهادت رجائی و باهنر امام مقتدر ما اومد تو ملتی که آرامششو از دست داد فرمود اگر رجائی و باهنر نیستن خدای رجائی و باهنر هست. چنان آرامشی توزیع کرد. یا توی امنیت فرمود تا من هستم نخواهم گذاشت انقلاب به دست لیبرال ها.. اومد تو خطبه های نماز جمعه فرمود با همین بدن ناقص و علیل اجازه نخواهم داد باجی به احدی نمی دم و از آرای ملت تا من هستم امنیت می بخشم.
خب بریم ببینیم که خانوم ها چه به روز اقتدار می آورند. آقایون تکلیفشونو فهمیدن. باید از ترجمه ی غلط اقتدار برن به سمت ارزش عظیم استحکام و امنیت با این نشانه هایی که گفتیم.
رفتار های اقتدار شکن زن:
بریم ببینیم خانوما چی میارن به روز اقتدار مرد. خانوما این جدول رو خیلی خیلی اساسی بگیرین. این جدول به شما یاد می ده چه عواملی هستند که اقتدار همسرتونو می شکونند. و یادتون نرفته اقتدار اسکلت همه ی کارکردهای مرد بود. تو این جدول هرچی پایین تر بیایم شدت اقتدارشکنی بیشتر می شه. آیا خانوما قصدشون شکستن اقتدار مرده؟ به هیچ وجه. به هیچ وجه. ببینید این پایه و ستون اقتدار مرد خانوم دوست می دارد بر پایه ی مردش تکیه کند. لذا دیدید خانوم هایی که نتونستن برای خودشون چنین پایه ای پیدا کنن می رن کنار زندگی تکیه گهکی می دن؟ همسر دوم میشه صیغه ای می شه. به اس ام اسی دل می بازه؟ به توجهی وابسته می شود؟ یا خانوم جوان زنگ زده به من می گه آقای دکتر من یه خواستگاری دارم دوسال از من کوچکتره الان باباش اداره ش می کنه تو جلسه ی خواستگاریم مامانش به جاش صحبت می کرد شما می گین این قابل اعتماد هست؟ با اینکه مرد خوبی بود من برم بهش تکیه کنم؟ قابلیتشو داره؟ لذا دیدید خانوم ها از مرد دهان بین زیر نفوذ پدر و مادرش تحت تاثیر برادر و پدرش بیزاااارند. در جسم و روان مرد مقتدر رو می خوان. عشق اقتدار مردن. این تویی که اندازه ی اقتدارتو معلوم می کنی. خب پس خانوم ها که دنبال شکستن اقتدار نیستن بیان و منظور دیگه ای دارن که نمی دونن چه اثری در مرد ایجاد می کنند. برداشت و اثرش رو در مرد نمی شناسند. چهارتا رفتار هست اقتدار مردتونو می شکونه. مراقب باشید اینها ازتون بروز نکنه اگر کرده به جبرانش بپردازید.
1- جدل
مجادله ی با مرد ممنوع. اگر مرد داره غلط ترین حرف عالمو می زنه وای به حالت اگر باهاش مجادله کنی. زندگی تو باختی. یعنی غلطش رو بپذیریم؟ به هیچ وجه. می خواهیم طوری آگاهش کنیم که دست به اقتدارش نزنیم. خانوم ها چرا مجادله می کنن؟ دنبال 3تا مفهوم اند. 1) به این می گن بحث منطقی. دوتا آدم تحصیل کرده و بالغ و عاقل بیا ببینیم. 2) منظور دومشون اینه. درست چیست. برو بپرس از خانواده ی خودت بپرس. اگه قبول کردن این کارت درسته. 3) من را هم ببین. تو چرا با من مشورت نکردی؟ خودت سرخود رفتی. منم همسر توام دیگه. تو منو اصلا نادیده می گیری. بااین قصدا مجادله می کنه. غافله که داره با جدلش بهمرد می گه تو معیوب و ناقصی. بریم اثر مجادله رو بر مرد ببینیم. ببینیم چه می کند با مرد؟
مرد دوست داشت اقتدارش اینجور به نظر بیاد. خانومی که داره مجادله می کنه می گه پایه ی تو کج و معوج و ترک خورده و ریخته است. دیدید آقایون در مجادله ها از حرف صددرصد غلطشونم دفاع می کنند؟ خانوم می گه این داره لجاجت می کنه. نه عزیزم. این داره از ماهیتش دفاع می کنه. می خواد بگه من این نیستم. اینم. مثال خانوم به آقا گفته علی بریم بازار خرید؟ آقا گفته نه هوا ابریه وقت مناسبی نیست. وای به حال خانومی که بگه بهانه هوارو نگیر. بگو نمی خوام ببرم. اولا من هواشناسی گوش کردم بارون نمیاد ثانیا ما چتر که داریم تازه من از بارون خوشم میاد مردم موقع بارون می زنن بیرون. گیرم که اینو بردی بازار. این بازار میاد؟ شکنجه ت می کنه. ترافیکو دیدی؟ جای پارک داریم؟ خریدتو کردی؟ دیگه راحت شدی؟ بریم؟ تا چندوقتم می گه تازه بازار رفتیم چه خبرته؟ مساله ش چیه؟ نمی خواست خرج کنه؟ نه عزیزم. مجادله کردی و بردیش. دیگه برای تو رویه و رفتار درستی نداره. مردو شکوندی و رفتی. در حالی که اگر خانوم در روش صحیحش ولو متوجه بشه آقا داره متوسل به بهانه می شه بگه آره راست می گی اگه تو این هوا دیگه بارونم بیاد اذیت می شیم. می زاریم هروقت خودت مناسب دیدی. و وقتی شب هوا باران نیومد نیاد بگه علی آقا چقدرم بارون اومد! نخیر می دونه مرد الان با باران می آید خودشو چه کار کرد؟ شکست. بدوه بیاد ترمیمش کنه. نه تنها اقتدارشو نشکونه اصلاح کند. بگه ازنظر من تو اینی نه آن. چی بگه تو همین مثال؟ بگه عجب هوایی این هوای مشهد. با اون ابرایی که دیدیم باید یه باران شرشری می گرفت. معلوم نیست چرا نیامد! اینجا مرد اولین چیزی که از ذهنش می گذره اینه که اینو ببرم بازار. هرچی دلش می خواد بخره. زنی که اقتدار منو احیا می کند می شه پاش جان داد. مجادله ی با مرد ممنوع. مثال: خانوم به آقا گفته سیب بخر. آقا رفته یه سیبایی خریده همه خراب و لهیده. چه جوری به آقا به سیبا خرابه بدون اینکه دست به اقتدارش بزنه؟ خانوما چه جوری می گن؟ چشم بازارو درآورد. بچه رو فرستاده بودم بهتر از تو می گرفت. دیگه سیب از این خراب تر نداشت بهت بندازن؟ اینارو که بریز تو سطل آشغال. خانومی که حواسش به اقتداره چی می گه؟ چه جوری مرد را آگاه کنیم دست به اقتدارش هم نزنیم؟ باید می گفت چه میوه فروش بی انصافی. ببین چی داده دست مردم. اصلا این میوه فروشیای دورو برما که سیب خوب نمیارن. حالا کو سیب خوب اصلا. این فصل اصلا معلوم نیست چرا سیبا خراب شد. نجات بدهد این مرد را. این مرد دفعه ی بعد بره مغازه اول همه ی سیب رو معاینه می کنه بعد می خره. دیگه این خطارو انجام نمی دهد. جدل با مرد ممنوع.
2- قهر
از جدل بدتر چیه؟ قهر. خانوم چرا قهر می کنه؟ می خواد به مرد این پیام را بده. کمی زیادتر باش. نوازشت محبتت پولی که دادی کادویی که آوردی مجلسی که گرفتی کم بود. من قهر می کنم تو با بیشترش بیا. غافل از اینکه داره به مرد می گه بود و نبودت یکیه. اینقدر مرد شکن. خانوم دیدی شما ده دقیقه قهر می کنی مرد چندروز بدرفتاری می کنه؟ تو قهر کردی خوت برگشتی اومدی آشتی می کنی ازت استقبالم نمی کنه؟ تحقیرتم می کنه؟ چیه؟ مگه قهر نبودی؟ عرضه ی قهرم نداری؟ باز چی شده؟ ضربه هم می زنه. علت چیه؟ علت اینه که شما با قهر بود و نبود مرد رو یکی کرده اید. مرد دوست داشت تو اینجا باشی. تو تامین بگیری مرد اقتدار و اعتبار پیدا کنه. خانومی که قهر کرده رفته اینجا. یعنی نسبت به وضعیت من تو چه باشی چه نباشی فرقی نداره. برای همینه که وقتی می خوای دوباره برگردی از دستت می گریزد. ما که بیخود بودیم دوباره اومدی به ما تکیه کنی؟ قهر مرد شکنه. حالا می فهمه که اون خانوم چرا وقتی تماس گرفت به من گفت با شوهرم بگومگویی کردم من قبل از اینکه بدونم علتشون چیه حق با کیه گفتم دوتا سوال دارم. شوهرت را می خواهی؟ زندگی با او را دوست داری؟ پس قهرت غلطه. چرا نابودش می کنی؟ برگرد برو اگرم پرسید به قهر رفته ای بگو نه من به سرکشی پدرومادرم رفته بوم. هیچ گاه از تو قهر نمی کنم.
3- گریه از دست مرد
از قهر بدتر چیه؟ گریه ی از دست مرد. خانوم ها چرا گریه می کنند؟ می خوان به مرد بگن شکسته ام. پس مرا دریاب. لذا انتظار خودشون اینه که تو این وضع مرد سراسیمه بگه عزیزم اشکت را نبینم خدا مرگم چرا گریه می کنی؟ ای وای. بعد میاد می گه اصلا عاطفه نداره می بینه من دارم گریه می کنم یا محل نمی ده یا یه دادیم سرم می زنه. بدونید وقتی خانوم گریه می کنه مرد هررررمردی باشه بدون استثنا یکی از این 5رفتار را می کند به خاطر اثر شکستش بر اقتدار مرد. 1) تحقیر می کنه. باز عین بچه ها گریه ش شروع شد. ول کن دیگه. بزرگ شدی. خجالت بکش. 2) حمله می کنه. چی؟ چرا گریه می کنی؟ چی کارت کردم که گریه می کنی؟ گریه می خوای بکنی بیرون. اگه یه بار دیگه گریه کنی دعواش می کند. 3) بی اعتنایی می کنه. خانوم داره گریه می کنه پتورو می کشه روسرش از اتاق می ره بیرون. با کامپیوتر خودشو مشغول می کنه. در اتاقشو قفل می کنه. 4) مرد ضعیف تری باشه بعید نیست به خودش حمله کنه. بله منم بدم. ظرف رو می شکونه وسیله ای رو می کوبه بچه ای رو می زنه. 5) حتی خانوم اگه شوهر شما از این دسته ی آخره که وقتی گریه می کنی می دوه میاد جلو نوازش می کنه در آغوش می گیره آرومت می کنه بهت حق می ده. خوشحال نباش. اون رفتارها واقعی نیستند. تلاشی هستند برای بستن دهان گریه ی زن. یعنی توی این مرده خرابه. تو خودش داره می گه اه ولم نمی کنه بازم. ای بابا چه کارش کردم. توش خرابه. لذا اصلا گریه ی زن مردشکن است. بریم ببینیم چه اثری داره بر اقتدار مرد. مرد دوست داشت خانوم اینجا باشد برپایه ی مرد تا به مرد اعتبار ببخشد. خانومی که داره گریه می کنه می گه وضع من نسبت به تو اینه. تو بار و زحمتی هستی بر دوش من. پس برو نباش. داره دشنام می ده ناخواسته. گمشو. آزار. به خصوص اگه اینو شفاها هم به مرد بگه. تو همه ش اذیتم می کنی، یک آب خوش، هیچ وقت تو زندگی، یک بار نشده، همه ش اشک منو درمیاری، تو دوست داری من رو اذیت کنی. اینارو شفاها هم بگوید.
گریه ی صحیح:
حالا یه سوالی پیش میاد. اگر گریه مرد را می شکوند شما مردا مگه نگفتین خانوم ها باید لطیف باشن؟ لطافت اشک میاره. من خیلی وقت ها رفتم یه حرفی رو به شوهرم بزنم اشکه خودش دویده آمده. بغضه زود ترکیده. اگه اینقدر گریه مرد را می شکند من نباید اصلا پیش مرد گریه کنم از دست مرد؟ خانوم یک جا دارد گریه بکند همین شکسته ام مرا دریاب اون طرف هم اثرش را روی مرد بگذارد و تامین بیشتری هم بگیرد. خانوما جاشو بلدید؟ کجا گریه کنید مردتونو نشکنید تامین اضافه تری هم بگیرید؟ خب وقتی که جاشو بلد نیستید برای چی گریه می کنید؟؟؟؟ یعنی تاحالا هرچی گریه کردید که مرد شکوندید. مدعیم هستید تازه؟ منتظرم هستید تازه؟ خب گریه مرد می شکند. این که می گیم آموزش اساسیه مال اینه دیگه که اگر ندونیم آثار رو گاهی بر حسب انتظارات خودمون عمل می کنیم. جاش سر شونه ی مرده. در آغوش مرد. بعضی خانوما می گن پس یعنی پیش دل خودمون نگه داریم؟ اصلا بریم سرسجاده و حرم گریه کنیم؟ خیر حتما به مردت بگو اینجوری تلنباری می شی از عقده ها که بعد فاصله ی عاطفی تو با مردت زیاد می کنه. روش گریه تو درست کن. زن باید اینو می گفت. من خیلی شکسته و داغونم. دلم می خواد گریه کنم. میشه یه دقیقه سرمو رو شونه ی شما بگذارم؟ اینجا بعید نبود مرد تامینش رو هم اضافه هم بکنه. این شکسته است. حمایت بیشتری می خواد. تامین اضافه تری بدهد. و وقتی سرشو گذاشت بفهمه چی بگه. نه اینکه سرشو بزاره بگه علی تو خیلی بیخودی! خب این که دوباره با کلامش مرد را شکست. دیدید خداوند این رو به طفل یاد داده؟ به طور فطری و غریزی میاد عمل می کنه؟ مامان بچه ی دوساله شو می زنه اولین درخواست این بچه از مادر چیه؟ آغوششو می خواد. داره با این پیام الهی به مادر می گه اگرچه از دست تو شکسته ام ولی برای آرام شدن پناهی جز تو ندارم. اینجا زن باید بگه اگرچه از دست تو آزرده ام ولی مامنم تویی. پایه ام تویی. وای به حال اون زنی که داره گریه م می کنه بعد به مرد می گه برو به من دست نزن. با من حرف نزن. اصلا نمی خوامت. اون خیلی کشنده ست خیلی. خیلی. بترسید که همونجا مرد یه وقت یه تصمیم خیلی سخت و زشتی رو بگیره یا از کوره دربره ضربه ای به خودش دیگری شما بزند.
به مرد نگویم با من چه کرده ای:
خب، خانوما اینو برای خودتون یادداشت کنید. به مرد نگویم با من چه کرده ای. این مردتو می شکونه شکایت کردی مرد اینجا دو کار می کنه. اول دفاع از خودش می کنه بعدم هجوم به تو میاره. تقصیر خودته، اگه سر به سر آدم نزاری برای چی، اصلا می دونی تو فقط با داد می فهمی. به مرد بگویم بر من چه می گذرد. وقتی اینجوری عمل می کنی بیان نیاز کردی. مرد چی بود ارزش و اقتدارش؟ تامین هرقدر نیازت گنده تر باشه تامینش چی میشه؟ بیشتر میشه اگه زبان درست انتخاب کنی. یه خانومی اومدن پیش من گفتن دکتر شوهر من عاطفه نداره. گفتم خانوم شما قبل از اینکه قضاوت بکنی موضوع رو توضیح بده. گفتن خب شوهر من ما خونه مون حاشیه ی شهره. سگ ها 8شب که هوا تاریک می شه پارس می کنن. منم یه زن باردار تو خونه تنها. ایشونم می ره دوستان و جلسه و برنامه داره. ساعت 12-1نیمه شب میاد خونه. وقتی میاد هرچی بهش می گم تو منو تو این خونه گذاشتی با این وضع بارداری آخر من و این بچه رو می کشی. برو ببین کودوم مردی با زن باردارش این کارو می کنه که تو می کنی؟ می دونید آقای دکتر چی جواب میده؟ می گه سگ تاحالا کی رو خورده که تورو بخوره؟ از لای درز خونه ی ما می خواد تو بیاد؟ از کجا بیاد تو؟ یا هجوم اصلا می دونی تو باید یه کم بترسی تا آدم بشی. اینه که می گم عاطفه نداره. گفتم خانوم روش شما غلطه. تو رفتی شکایت کردی مردو به هم ریختی پس واکنششم اینه. من چه کار کنم؟ گفتم این دفعه که آمد: سلام اومدی؟ ولو همون یک نیمه شب آمده. اشکم گوشه ی چشمت باشه. گریه کردی؟ آره. خیلی زیاد.علی می شه یه دقیقه سرمو بزارم رو شونه ی شما. سرتو گذاشتی بگو ساعت از 8شب که می گذره صدای این سگا که در میاد یه ترسی منو می گیره هرچیم می خوام خودمو آرام کنم. مگه می شه؟ هی به خودم می گم سگ که به من کار نداره. اینقدر می ترسم تا تو میای. نمی دونم مال این بارداریه اصلا ترسوئم چیه. گفت آقا ایشون عاطفه نداره درش هیچ اثری نمی کنه. گفتم شما برو اینجوری که من گفتم عمل بکن اگه جواب نداد دفعه ی بعد که اومدی یه قفلم با خودت بیار. گفت قفل برای چی؟ گفتم در همین مشاوره ما بزنی. ما هم بریم پی کارمون. یعنی اینقدر به اثرش مطمئنید؟ بله! کاملا! خانوم رفت جلسه ی بعد با شیرینی اومد گفت دکتر حل شد. فقط دارم غصه می خورم. گفتم باز چرا؟ گفت کاش گفته بودم از 4بعد از ظهر‼‼ راس ساعت 8 خونه ست.
4- پرخاش بر مرد
خب دیگه چی؟ اونی که ته همه ی اقتدارشکنی هاست پرخاش بر مرد. وای وای وای این خیلی فاجعه ست. خانوم چرا پرخاش می کنه؟ می خواد به مرد این پیام رو بده به هم ریختم داغونم وضعیت روحی روانی خوبی ندارم. درحالی که نمی دونه که داره به مرد می گه برو دنبال این. طلاق. اولین جایی که روزنه ی فکر طلاق در ذهن مرد باز می شه وقتیه که زن به مردش پرخاش می کند. به خصوص اگه اون پرخاشه یه بار و از سر غفلت نباشه. توام با عذرخواهی نبوده. خانوم نه تنها پرخاش کرده پرخاششو تکرار می کنه. مکرر پرخاش کرده. وای اگر پرخاشش کار مستمر و دائمش باشه. حتما مرد زنش را طلاق می دهد. بدون استثنا طلاق می دهد. اگه اینقدر زن سابقه ی پرخاش به مرد داشته باشه که هنوز شروع نکرده مرد انتظار پرخاش داشته باشد. وای الان برم خونه بدونه خمونه ی مامانم رفتم یه هیاهویی بکنه ببینه میوه نخریدم یه دادی بزنه. عروسی خواهرش میاد باز برای لباس و اینها یه قشقرقی به پا بکنه. این حتما زنش را طلاق می دهد. اگر طلاق حقوقی قانونی نده طلاق روحی روانی رو داده. جنازه ش داره با این زن زندگی میکنه. دیگه نه میلش نه انگیزه اش نه شورش در زندگی هیچ چیز نیست. می دونید چرا؟ بریم ببینیم پرخاش با این اقتداره چه می کند. گاهی خانوم یه پرخاش کرده ترکی را به مرد وارد کرده بعد میاد می گه علی وای ببخشید من نفهمیدم لطفا از من بگذرید میاد پاک می کنه. این برگشته. ولی وقتی مکرر پرخاش کرد مرد خیلی ترک برداشت. اگر خانوم اینقدر پرخاش کرده باشه که مستمر باشه تکه های مرد را هم کنده. وقتی در حد انتظار پرخاش قرار می گیره دیگه قطعات مرد را روی زمین رها کرده. بعد آقا میاد تو مشاوره می گه آقای دکتر فقط طلاق بررسی می کنم می بینم این خانوم مشکلش فقط پرخاشه. می گم آقا من کمک می کنم اینارو دوباره روی هم سوار می کنیم. نمی زاریم این زن دوباره به شما پرخاش کنه. می گه اگه موفقم بشید دیگه نمی خوام. فرشته م که بشه از دل و چشمم افتاد. دیگه اونجا تلاش هایم بازگشتی را ایجاد نمی کند. بترسید از شکستن اقتدار مرد. خب این جدل رو دیدید. امیدوارم که بتونیم در زندگی هم به خوبی مراعاتش کنیم.
رفتارهای اقتدار شکن خانواده ی زن:
بریم یک جدول دیگه ای هم ببینیم این جدول هم ابزارهای اقتدارشکنانه را نشان می ده. 3تا رفتار هستند اقتدار مرد را می شکنند فرقشون با جدول قبلی چیه؟ این جدول قبلی رفتارهای مستقیم زن بود این جدول رفتارهای خانواده ی زن است که اقتدار مرد را می شکند. تو این جدول هم هرچی پایین بیایم شدت اقتدار شکنی بیشتر می شه.
1- دخالت
اولین رفتاری که مرد را می شکند دخالته. خانوم دخالت خانواده ی شما مردتو شکوند. ا خب خانواده ی پسر هم دخالت می کنند. ما اینجا به دخالت کار نداریم. خب اگه مامانم دخالت کرده حق داشته. ایشون گفته بوده اردیبهشت می ریم خونه مون. الان اسفنده هنوز هیچ کاری نکرده. ما به ارزش دخالتم کار نداریم. اینجا به اثر دخالت بر اقتدار مرد کار داریم. بریم ببینیم دخالت چه کار می کنه به اقتدار مرد؟ مرد دوست داشت شما اینجا باشی. خانومی که به پدرو مادر و برادرش اجازه ی دخالت داده یه همچین نمایی درست کرده درسته خودش از باباش داره تامین می گیره. ولی مردو پوچ کرد دخالت باباش. حتی اگر از روی لطفش باشد. حالا اگر مرد بخواهد تورو منتقل کنه به پایه ی خودش به نظرش می رسه باید شر کی رو کم کنه؟ پدرت. می گه بابات نمی زاره ما با هم زندگی مونو کنیم. خانوم که داره از ناحیه ی باباش لطف می بینه می گه بابای من؟ بابای من که اگه نبود الان تو خونه نداشتی؟ بابای من که کمک کرد شغل پیدا کنی؟ بابای من که تو خریدن ماشین کمکت کرد؟ اینه عوض تشکرت؟ او داره محبت هارو می بینه اثر دخالت بر اقتدارو نمی شناسه.
2- بی اعتنایی
از دخالت بدتر بی اعتنایی ست. دیدید ما آقایون می گردیم تو رفتار خانواده ی زن بی اعتنایی پیدا کنیم؟ آقاهه چی می گه می خوام ببینم داماد دیگه تونم بیاد همین میوه هارو جلوش می زارید؟ رفتم مشهد اومدم بابات نمی تونست یه زنگ بزنه ببینه ما سالم رسیدیم یا نرسیدیم؟ اصلا ما براشون ارزشی نداریم. خواهرت عروس شد مارو آخرتر از همه دعوت کردن. اونا مارو آدم حساب نمی کنن. خانوم ناشی چه کار می کنه؟ مرد داره از بی اعتنایی خانواده ی زن شکایت می کنه. ولو بد فهمیده خانوم داره جدلم می کنه دفاعم می کنه نخیر مامان من اصلا اینجوری نیست. تو بد فکر می کنی. دوطرفه دارن اقتدار مرد را می شکنند. می گه خیل خب خیل خب اصلا با تو نمی شه حرف زد. باشه ما اومدیم یه چیزی بگیم گفتیم شاید، اصلا هیچی حق با خانواده ی شما، هیچ. بدونید اینجور موقعا باید چی کار کنیم؟ بریم تایید کنیم که خانواده مون بی اعتنایی کردن؟ نه دفاع از خانواده ت درسته نه تایید گفته ی مرد. باید بگی بررسی می کنم. می پرسم از مامانم اون چه میوه هایی بوده گرفته. به بابام می گم چرا یه زنگی به شما نزده. بعد میاد می گه علی از مامانم پرسیدم انقدر خجالت کشید. گفت حواسم نبوده. بعد می گه من مامانتو می شناسم. او خیلی خانومه. مساله حل شد. یه چیزی بهتون بگم خانوما اگر برحسب این جداول و این اطلاعات زندگی کنید می تونید از شوهرانتون برای خانواده هاتون عمله بسازید‼‼ آقایون جاشو دارن! خوبم دارن. می دونید با چی؟ با اعتنا جا کردن از طرف خانواده تون. اگر پدرخانوم زنگ بزنه به داماد بگه می خواستم خونه بخرم گفتم بدون مشورت با شما کار غلطیه. شما چی می گی؟ می گی شما بگو چی می خوای مشخصاتشو بده بقیه شو بزار به عهده ی من. مادرخانوم زنگ بزنه بگه آقای داماد برای خواهرخانومتون دختر دیگه ی من خواستگار اومده من چون شمارو خیلی قبول دارم گفتم الو با شما مشورت کنم. هنوز به باباش نگفتم. شما اینجا چی می گید؟ می گی من از این لحظه دربست درخدمتم. هرکاری از دستم برمیاد دریغ نکنید. اینه که مرد اعتنا بشه عزت و احترام و شکوه بگیره همه جور خدماتی رو به شما می دهد.
3- توهین
اون چه رفتاریه که ته همه ی اقتدار شکنی هاست؟ دیگه اگه این رفتار از طرف خانواده ی شما سر بزنه بعید نیست مرد دستور به قطع رابطه بده. اینجا مردا سه کار می کنن. مرد خیلی با ملاحظه ای باشه می گه می خوای بری خونه ی مامانت عیبی نداره اونا می خوان بیان مانعی نمی شم. منو نبر. من نمیام. یا اگه بیاد شور و نشاطی نشون نمی ده. خیلی سخت و تلخ یه گوشه ای می شینه. حالت عاطفی و نشاطی بروز نمی ده. مرد سخت تری باشه می گه می خوای بری برو اونا حق ندارن بیان. منم نمی رم. از همه سخت ترش می گه نه باید بری نه باید بیان. انتخاب کن یا من یا خانواده ت. کی؟ وقتی که خانواده ی زن به مرد توهین کرده باشند. اینقدر مرد شکنه. خانوم اگه از این توهینا از طرف خانواده ت به شوهرت شده هی نیفت به جون مرده بگو حالا تو ول کن دیگه مامانم یه چیزی گفته حقتم که بوده دست بردار دیگه. خیر. برو سراغ مادر. مامان اگرچه شما راست می گید. آره ایشون کوتاهی کرده اردیبهشت کجاست اسفند کجاست. هیچ کاریم نکرده. اما طرزی که شما گفتی توهین آمیز بود. اگه منو دوست دارید و زندگی من براتون مهمه زنگ بزنید به شوهرم و این توهین رو پس بگیرید.
دو نکته ی دیگر در باب اقتدار:
بریم ببینیم این اقتدار در چه رفتارهای دیگه ای نشانه داره. دو تا رفتار هستن ممکنه شما براش تفسیر دیگه ی داشته بشین ولی از نظر من کارشناس به مساله ی اقتدار برمی گرده.
دخالت خانواده ی مرد
1- یکی از اونا که آقایون خیلی ازش شکایت می کنن اینه. می گن آقای دکتر می خوایم یه لطفی به مامانمون بکنیم صدی زنمون درمیاد. ایراد می گیره. بعد فکر می کنن این ناشی از حسادت زنه. به حسادت زن هیچ ربطی نداره. مربوط به اقتدار مرده. خانوم می خواست تکیه کنه به شوهرش. بعضی آقایون از مامانشون یه همچین پایکی درست می کنن کنار خودشون. خانومه می گه علی بریم سفر؟ می گه بزار ببینم مامانم چی می گه؟ یا از این طرف می گه یه زنگی به دایی م بزنیم مامان خیلی سفارش کرده. این شد عذاب روان زن. زن اینجا چه کار می کنه؟ دو کارمی کنه. کار اولش اینه دور از چشم مرد میاد میفته به جون مادرت. اینقدر اینو اذیت می کنه تا این خودش برود. کار دومش اینه در حضور مرد اینقدر شکایت می کنه از مادرت که تو کلافه بشی جدا بشی. یعنی شما می گید ما بعد از ازدواج مامانامونو دیگه بشوریم بزاریم کنار؟ ابدا ابدا جاشو درست انتخاب کنید. ببینید عزیزم بزار خانوم بر پایه ی تو باشه جای مامانت اینجاست. یعنی چی؟ یعین هرلطفی می خوای ب مامان بکنی از پنجره ی کی بگذرد؟ زن. حالا اگه تو شروع کننده ی لطف نباشی خودش این لطف را می کند. یه کار دیگه ش اینه یه لطفی رو شروع می کنه به تو یادآوری می کنه به مامانت بدهی. علی خونه ی مامانت بودم بنده ی خدا پاشم درد می کنه یه صندلی راحتیم نداره. تو رو روغنم می کند خدمات را بدهی.
آقایون دو چیز را به هیچ عنوان به خانواده تون ندید که اگر دادید اقتدارتونو به هم می زند. اما د. چیز را هرچی خواستید بدید. هیچ ایرادی هم نداره. زنم کاملا استقبال می کنه. 1-لطف و محبت 2-احسان و رسیدگی. همونیم که سفارش شریعته. خب آقای دکتر ما همینارو می کنیم که خانوممون ناراحت میشه. نخیر شما اینجوری ندادید. اینجوری بده.
اون دو چیزی که نباید به هیچ وجه بدم که زنم رو به هم می ریزه اعتبار و اقتدار من رو هم می شکنه یکی تصمیم سازیه دوم برنامه ریزی. به هیچ عنوان در کمترین مساله ای این برنامه و تصمیم رو به خانواده تون ندید. یعنی خانواده ی من حق ندارن هیچ تصمیمی داشته باشن؟ حرف حق نیست عزیزم. والدین شما والدین پسر می تونن معرفی کنن یک تصمیم یا برنامه رو به پسر. پسر اینو ببره به علاوه ی دختر، همسرش تبدیل کنه به یک تصمیم برنامه. این هیچ ایرادی نداره.
مثلا تصمیم گرفته بودیم باشگاه الف بریم خانوم و آقا رفتن دیدن برای عروسی شون پسندیدن. مامان پسر فهمید. باشگاه الف؟ اصلا اونجا نمی گیریم. جا نداره اونجا شلوغم هست. می ریم باشگاه ب دوبرابر اون جا داره. پارکینگم داره. قیمتم دوبرابر. مفصلم هست. اینجا که خانوم باید خیلی خوشحال باشه که وسیع تر شده جای عروسی ش. می گه نخیر. من نمی خوام. اونجا نمی رم اونجارو اصلا دوست ندارم. اصلا به مامان شما چه ربطی داره؟ عروسی منه. چرا این کارو داره می کنه؟ اونا اومدن تصمیم و برنامه رو ریختن یعنی این نمارو درست کردن. پس زن به هم ریخت دیگه لطفتم نمی بینه. مرد می گه این عوض تشکرته؟ می دونی قیمت اونجا دو برابر اینجاست؟ اصلا به اینا کار ندارم. درحالی که مامان شما می تونست بگه شنیدم می خواید برید باشگاه الف رو بگیرید. برو با خانومت صحبت کن اگه مایله همون باشگاه الف رو بره که هیچ برو بگو باشگاه ب هست ما آمادگی داریم اونجارم بگیریم. جاشم وسیع تره پارکینگم داره مجلل ترم هست. برید ببینید اگه پسندید که می ریم همون باشگاه ب رو می گیریم. مطمئن باشید اینجا خانومتون حتما اون ب رو انتخاب می کنه. خواهدم گفت مامانت چه سلیقه ای داره. تاییدشم می کنه. شما برید کارتونو درست انجام بدید. ضمنا آقایون بر مدار این چه که گفتیم غلط است غلط است غلط است اگه زن و مادرو یک جا نگه دارین. هرچی بشه حقتونه. اگه شده یه خیابان یه کوچه یک خونه فاصله بیندازید. بعضی آقایون می گن خب ما الان تو دو تا دستگاه مجزا تو یه آپارتمانیم. مامانم طبقه ی پایینن همسرم اینجا. مامانمم یه آدمیه اصلا کار به کار کسی نداره. باشه آقا. اصلا به درد نمی خوره. بازم اینجا نباشید. چرا؟ خب اینا دراشم جداست. خروجیاشم.. باشه قصه اثر مامان شما نیست. فشار روحی همسره. چطور؟ خانوم می خواد از خونه بره بیرون. بهش بگم؟ یه جور نگم؟ یه جور. مهمونی داره. دعوتش بکنم یه جور نکنم یه جور. احساس اون آرامشرو از دست می ده. این به اثر مامان شما کار نداره. این قاعده اصلا ایراد دارد.
درآمد زن
2- خب بریم سراغ یک مفهوم دوم. خانوما بدونید پول هایی که شما درآمدهایی دارید مردشکنه. درآمد زن مردشکنه. آقا دوست داشت خانوم بر پایه ی او باشد. خانومی که درآمد داره داره به مرد این پیام رو می ده که من قسمتی از نیازهام بر پایه ی توئه قسمتی دیگه ش برپایه ی چیه؟ درآمد خودم. به خصوص اگه اینو تو سر مردم بزنه. چی بگه؟ بگه فکر کردی که تو داری منو اداره می کنی؟ بیا تونباش. مگه من سقوط می کنم؟ من خوم دارم. خوبه که خودم من دارم! مردکشه. مرد شد پوچ. مراقب باشید دیدید خانوما وقتی شما از این پایه ها داری آقایون مخارج رو از همین شروع می کنن؟ یه کم پول بده برای داداشم می خوام کادو بخرم. مگه خودت پول نداری؟ پولاتو چی کار کردی؟ حقوق داری که. علی می خوام یه روسری بخرم حالا فعلا تو از پولای خودت بخر من بعدا بهت می دم. علی قبض برق اومده ها اخطار قطع اومده. داری تو بدی من بعدا بهت می دم هروقت داشتم؟ تا خانومو برسونه به اینجا بگه علی یه هزاریم برام نمونده. خب خوب شد این منتقل می شه بر پایه ی مرد. لذا خانوما درآمدتون مردشکنه. حالا اگر این درآمدو دارم چه کار کنم؟ صاف اینو بده دست مرد. ا پول خودمو؟ بله! پس برای چی؟ مگه من حق ندارم پول داشته باشم؟ شما نباید مردتو بشکونی! 300هزار تومان درآمد داری خانوم؟ اینو بده دست مرد بیا اینجا بشین 500هزار تومان مطالبه درست کن! اونومی ده با طرح نیاز نه با فشار. طرح نیاز بکن اونو برات می ده. اون 300تومنه اذیتش می کنه. اون 300تومنه. برای همینه آقایون هیچ وقت برای خانوم چیزی رو سند کنن. می بینن پایه دار می شه. خب سه دنگ این خونه رو بزن به نام من دیگه. همه ش مال توئه. می گه علی این ماشینو مگه برای من نخریدی؟ چرا! پس چرا سندش به نام توئه؟ گفتم تو دفترا نیای بری. چرا نمی خواد سند بزنه؟ می ترسه این پایه درست کنه. یعنی نمی تونه خانوم یه رفتاری داشته باشه که مرد براش سندم بزنه؟ چرا خانومی منتظر باشه مرد براش سند بزنه که هرچی آقا بهش می ده اینجوری جمع می کنه نمی ره پایه بزنه. ماشین براش خریده به نام خانومم سند کرده بعد خانوم میگه علی من با ماشینم برم تا اونجا؟ خب آره بگو ماشین خودته. نه تو اگه می گی من برم مشکلی نیست؟ احتیاج نداری؟ منعی نمی بینی؟ نه دیگه ماشین براش خریدم با رفقاش قرار می زاره و می ره و میاد و مارم اصلا حساب نمی کنه. این بعد می زاره ماشین دستت باشه؟ بهانه درست می کنه که من مشکلی پیش اومده باید بفروشیمش و الا باید برم زندان. مراقب باشید! خب دیدید بعضی خانوم ها یهو یک درآمد سنگینی پیدا کردن. مثلا ارثی رسیده از باباش. یهو مرده شد پوچ. بعد اینجا چی می گه؟ می گه خانوم اون پولتو بده برات سرمایه گذاری کنم. راست می گه. خانومه می گه می خواد بخوره. نخیر اون می خواد بگه یادته ارثت اینقدر بود دادی دست من دو برابرش کردم؟ خانوم وقتی مرد بهت می گه طلاهاتو بده بعدا زود بده اصلا نگفتم ببر. می بینی داره دنبال وام می گرده. علی تو دنبال وامی؟ آره خب بیا این وام. این پولای عروسی و اینم طلا. این وامه خودش. می دونی اینو بدی این می شه؟ مرد مردتو بپایید. اقتدار مردو بفهمید اینقدر مرد براتون عزیز و عظیم می شود اگر درست اداره ش بکنید. خانوم ها همه ی اعتبارات و انگیزه های مرد رو با شکستن اقتدار مرد ازش می گیرن. ازش می گیرن.
عمقی بودن مرد و سطحی بودن زن:
خب بریم سراغ یک بنیان دیگر. خداوند وقتی عالم رو طراحی می کرد از جمع عمق به علاوه ی سطح آفرید. این که شما هیچ چیزی رو در هستی نمی بینید که این دوتا کنار هم نباشه خوشید که عضوی از عالمه عمقش گداخته های مذاب آتشه که سطحش نور و حرارته. گل سطحش عطر و رنگ و جلوه ست. عمقش خاک و کودو ریشه ست. بدن شمام عمقش احشا و شکمبه و عروقی هستش که سطحش پوسته. همین سالن سطح و عمق دارد. عمقش بتون و سیمانی هست که موکت و ام دی اف رو به صورت سطح روش کشیدن. خداوند در نوع انسانی عمق رو ریخت توی مرد سطح رو ریخت توی زن. زن و مرد رو مشتاق هم کرد بیان در کنار هم عالمش بشه تکمیل انا خلقناهم فی احسن تقویم. این که امام صادق (ع) می فرمایند تا ازدواج نکنید به کمالتون نمی رسید گفتم زوجیت فهم این دوتا درکنار همه نه در مدار جنس خودمون به این مساله توجه دادیم. بریم ببینیم چطور آقایون عمقین خانوم ها سطحی؟ می خوایم خونه بخریم آقا به چه مشخصاتی از این خونه نگاه می کنه؟ ملکیه؟ 6دانگه؟ تراکم چقدره؟ تجاری می خوره؟ چندسال ساخته؟ تاسیسات چیه؟ خانوم به چی نگاه می کنه؟ آشپزخونه ش باز و دلگشا هست؟ کمد و کابینت تازه رنگ خورده؟ یک شاخه ی گل رو بدید دست زن احساس عشق و شور و محبت می کنه. لذا گاهی بهتون شکایت می کنه می گه شده یک بار یه شاخه ی گل بیاری بدی به من؟ آقا می گه تو خونه صدمیلیونی نشسته می گه یه شاخه گل! عمقرو می بینه. آقا تو بیمارستان بستریه. یه دسته گل براش ببر خوشحال می شه؟ نه می گه یه کمپوت می آورد بهتر بود. اونو می تونستی بخوری اینو چه کارش کنی؟ می خوایم جایی کادو ببریم. خانوم چندتا مغازه عوض می کنه اون روکشی که می خواد رو این کادو بکشه چی باشه. آقا می گه همین جعبه ش که خوبه که. برا چی می خوای بپوشونی؟ دوچیزی که خیلی سطح و عمق ایجاد می کند خوراک ولباس است. و این دو کارهایی که خانوم ها در سطح کشندگی زیادی به سمتش دارن. گفت خونه رو وسایلو جا به جا کرده بود انتظار داشت مرده بیاد بگه چقدر قشنگ شده. آقا اومده بود گفته بود اینارو چرا به هم ریختی؟ خانومه یک گلدانی دیده بود گفته بود وای علی این چقدر قشنگه می خری؟ این آشغالو می خوای چی کار کنی؟ اون عمقرو می بینه. اینه که نمی تونید بر مدار جنس خودتون زندگی اداره کنید.
گفتم لباس و خوراک. خانوم ها در لباس چقدر تنوع دارن؟ در نوعش شکلش فرمش رنگش ظرافتش مدش آقایون چقدر؟ آقایون همینقدرم از قبل زن دارن. اگر زن در عالم نبود مرد به لباس نمی رسید! گونی تنش می کرد راه می رفت. فکر نکنید اینو دارم ادعا می کنم دوسال اقا تو سربازیه چه لباسی تنشه؟ چیزی شبیه گونی! سربازیه تموم شده مامان می گه خب شلوارتو عوض کن داریم می ریم مهمونی می گه همین خوبه چشه؟ لذا مرده به خانومه می گه بریم مهمونی لباس ندارم. خانوم پس این کمد پر لباسه که! می گه نه اینارو پوشیدم نمی شه! من چی که ده ساله با همین راه می رم؟ آخه شما که برین تو جلسه ی آقایون که کسی به لباستون نگاه نمی کنه اون خانومست که وقتی می ره اول لباسش را می بینند شاید خودش را هم ببینند. چون توجه به سطحه. رفته بود با شوهرش مهمونی. اومده بود وای علی پرده هاشونو دیدی؟ نه، چطور؟ چه مبلایی داشتن! مگه مبل داشتن؟ این آخه تو سطح توجهی نداره. لذا از این ناحیه تفاوت هایی رو ایجاد می کنه. تو خوراک. آقایون شما فکر می کنید خانوم ها سفره می اندازن؟ غذا جا می کنن؟ نه عزیزم سفره تزئین می کنن غذا آرایش می کنن. یه بار به اون ظرف خورش نگاه کن قیمه رو گوشتارو که ول نکرده اون تو چیده. نیم تنه از خورش بیرونه با لپه توزیع شده متوازن کنارشم با سیب زمینی آرایش کرده! دوتا ظرف قیمه رو نگاه کن قرینه ن! آش رشته می زاره تو کاسه چینی سعی می کنه قوام بگیره بعد با کشک و نعنا بهش منظره می ده. با پیازچه هم تزئینش می کنه میاره می زاره جلوی آقا. آقا چه کار می کنه؟ گفت علی خب از یه کنار بخور. خب چه فرقی می کنه؟ خانوم می گفت اول ازدواجم بود رفتیم خونه ی خودمون خب دوست داشتم هی به زندگی م نورو و طراوت بدم یه روز سالاد روآرایش کردم هویج رو به صورت لک لک تراشیدم گذاشتم وسز این باغ کاهوها که داره به این نوک می زنه! گفتخم اینو ببینه خواهد گفت وای کار توئه؟ همچین هنری داشتی؟ اون دوربینو بیار یه عکسی بگیریم اینو بزار کنار مامانم بیاد ببینه. گفت سالادو گذاشتم منتظر کنش آقا دیدم چنگالو زد تو گردن لک لک گذاشت به دهان! گفتم احیانا نمی خوای راجب اون هویج اظهار نظری هم بکنی؟ گفت چرا! بیکاری؟ اینه که سطح و عمق آثار دارد.
سکوت مرد اثر عمقی نگری و حرف زدن زن اثر سطحی نگری:
بزرگ ترین اثر عمقی نگری سکوته.درحالی که سطحی نگری در زن میل شدید به گفتگو درست می کند. زن حرف نزنه می میره از خرد و خوراک و نفس براش واجب تره ایراد نمی گیرم دارم ویژگی می گم. اما خانوما اگر آقایون حرف نمی زنن مال این نیست که شمارو دوست ندارن. درکتون نمی کنن میلی ندارن نخیر. نمی توانند حرف زدن سطحی می خواهد. مردم که ندارد پس نمی تواند. همه ی حرفایی که آقایون می زنن اولا دیدین جمله نمی گن کلمه می گن باشه، نه، ببینم، بعد، اصلا، حالا، که چی. جمله نمی گه یا همه ی حرفایی که آقایون تو محاوره هاشون می زنن به اون بحثای سیاسی اجتماعی و مباحثه هاشون نگاه نکنید همه ی حرفایی که می زندد 5جمله بیشتر نیست. یلام حالا شکا خوبه خانواده چطورن کار و بارا چطوره چه خبر؟ تموم شد. دو تا مردو یک ساعت بزار کنار هم هر 10دقیقه یک بار به هم می گن خب چه خبر؟ و وقتی می گه چه خبر یعنی اخبار بده؟ نه اون طرفم می گه هیچ شما چه خبر اونم می گه هیچ بعدم دیگه راحت می شینن کنار هم تازه شروع بکنه به دادن اخبار میگه این چقدر حرف می زنه آزرده می شه که خوشحال نمی شه پس خانوم بی میلی به شما بی توجهی به زندگیش عدم شور زندگی ش نیست. این حرف زدن نمی تواند. اصلا بلد نیست. اینه که خانومه می گه علی بریم دیگه دیر می شه. از حالا؟ کو تا شام بدن؟ می گه شامشو که نمی خوایم بریم. ما می خوایم بریم برای مودت و ارتباط و محبت. نه خانوم ایشون برای شکمش نیومده این همه ی حرفاش همین 4-5جمله ست اینارم که دم در می زنه تموم می شه خب رفت تو خونه باید یه اتفاقی مثل سفره بیفته تا آرام باشه؟ این شما هستی که از عصر اون روز رفتی تا یک نیمه شبم اونجا نشستی بعد به اصرار مرد میای بعدم می گی انقد عجله م دادی نزاشتی حرف بزنم حرفام موند نصف دیگه شم.. اصلا می دونید حرف در زن مثل چشمه ای می جوشد؟ برخی از آقایون می خوان یه سنگ بزنن رو این خلاصش کنن. خوشحال نباش آقا. این چشمه در درون می جوشد به زودی زمین روان این زندگی به گل می نشیند روان زن سقوط می کند. حرف نزن حوصله ندارم می بینی که من حوصله ندارم. بد خبریه. برخی از آقایون مانع نمی شن اینو به حال خوش ول می کنن اینم دور خودشو گل می کنه. بعد آقا میاد می گه این چه حرفی بوده رفتی به دایی ت زدی؟ چرا خبر زندگی مارو تا اونجا بردی؟ خب آقانبودی وقتی نبودی اینم راه می افتد تا دایی و دیگران و می رود. مرد چه کار کنه با این چشمه؟ باید یه کانال بکنه آب این چشمه رو برساند به بذرهای زندگیش گلستان می شود زندگی. این کاناله چیه آقایون چهارتا رفتاره.
4رفتار مرد در مقابل حرف زدن زن:
1- توجه بخشیدن. اهمیت دادن. همین حرفی که دارین می زنین.
2- اعتنا کردن. علی حواست با منه؟ بله. چی گفتم؟ بگو داشتی می گفتی. نه شما اصلا حواست با من نیست. یه دقیقه اون روزنامه رو ببند باز فوتبال داره این تلویزیون؟ به توچه. نه کامپیوترتو جمع کن. یه دقیقه لب تابتو ببند. بگو تو حرفتو بزن. نه من اینجوری نمی تونم! اعتنا! اعتنا!
3- پیگیری کردن. خونه ی مامانم بودم نپرسیدی؟ لباسمو تازه خریدم ندیدی؟ چیزی نگفتی؟ ا؟ امروز خونه ی مامان رفتی؟ با چی رفتی؟ خب بیا بشین ببینم چه خبر؟ چطور بودن؟ این لباستو ندیده بودم تازه خریدی؟ چقدم بهت میاد. پیگیری کردن.
4- ممکنه آقایون بگن خب این چیزایی که خانوم می خواد دوست داره اصلا میل ما نمی کشه. جهت دادن. چرا حرف رو قطع می کنی؟ جهتش رو عوض کن. اون داره می گه این عمه ی تو چه زنیه. می دونی دیروز چه کار کرد؟ حالام داری از عمه م تعریف می کنی. من امروز داشتم میومدم خونه با خودم فکر می کردم چرا من گاهی سر تو داد می زنم. متوجه شدم وقتی که مخارجم زیاد می شه. تحملم کم می شه. گفتم به جای اینکه دادشو برای تو بیارم بیایم بشینیم با هم یه طرحی برای مخارج زندگی بریزیم. بعد اون دنبال حرف عمه ت می ره؟ نه میاد می گه آره منم مدتی بود برم قلم و کاغذ بیارم. آقایون بدونید 90درصد حرفی که زن اومده بزنه اصل حرف زدنه. 10درصدش به موضوع ربط داره شما 90درصدو بده اون 10درصدو به تو می بخشه. لابد بارها بهت گفته شده یه بار بزاری حرفمو بزنم؟ تو نمیزاری حرفمو بزنم. یه دقیقه جواب منو نده بزار من حرفمو بزنم. اصلا نمیشه پیش تو حرف زد. تو یک جوری هستی آدم دلش نمیاد پیش تو حرف بزنه. این حرف بزنم حزف بزنم حرف بزنم این خیلی مهمه.
انواع حرف زدن زن:
آقایون بدونید این جدول به شما می گه خانوم ها همواره حرف زدن دارن! 3جور حرف زدن دارن. این شما هستید که خط حرف زدنشونو آثار حرف زدنشونو انتخاب می کنید. این چشمه باید بجوشد. حالا تو می خوای چه جوری بجوشد؟
1- با شوهر
بهترین وضعش اینه خط اول بشینه کنار شوهر با شوهر حرف بزنه. چون از این وضعیت داره لذت می بره و براش دلنشینه محصولی که پیدا می کنه خودش آرامش می گیرد از تو و زندگی رضایت پیدا می کنه خدماتش تو این زندگی زیاد می شه تحملش به کمبودهای زندگی هم بالا می ره. این همه آثار مبارک داره. خط اولو نمی دی منتظر خط دوم باش.
2- بر شوهر
بر شوهر حرف می زنه. بابا تموم شد. حرف چین؟ شکایتن نقن گلایه و اعتراضن وسیله ی چی می شه؟ دلخوری و رنجش. این خط رو هم نمی دی. حرف زن که نمی تونه تمام شه. چشمه باید بجوشه میاد خط سوم.
3- با خود
با خود حرف می زنه. خیلی خطرناکه از این وضعیت داره رنج می بره پس منتظر اختلال در او باش. مرد ناشی خانوم اومده حرف لذت بخش بزنه هلش می ده تو لایه های پایین.
علی بیا این سه روز که اینجا هستیم ببینیم برای زندگی مون چه تصمیمی بگیریم. چه تصمیمی؟ باز چه نقشه ای کشیدی؟ "با" رو آقا نداد. "بر" شروع می شه تو چرا اینجوری می کنی با آدم؟ نمی شه یک کلام با تو با محبت صحبت کرد. خب خب ادامه نده. حوصله تو ندارم. دوروز اومدیم اینجا بزار آروم باشیم. ای خدا تا میایم باهاش حرف بزنیم.. یک زایده ای هم داره با دیگران حرف می زنه راجب خودش. مامان اگه بدونی دیشب یه کلام بهش گفتم چه جوری جوابمو داده. حالا مرد فهیم که مراقب این نیاز هست چه می کند؟ زن اومده شکایت کنه اومده "بر" حرف بزنه. می کشدش تو باغ. علی تو منو دوست نداری. باز این چه حرفیه می زنی؟ نه اینجوری جواب نمی ده. علی تو منو دوست نداری. عزیزم بیا ببینم می گیره تو بغل و آغوشش. خب می گفتی. البته دوست که داری! همونجا تمام می شه می دونید چرا؟ چون توی "با" که نمی تونه "بر" حرف بزنه. این اومد "بر" بگه تو "با" ش کردی. با باید حرف دلنشین لذت بخش بزنه. جز این راهی ندارد. مساله پیشاپیش حل شده است. این شما هستید که خط کلام زن رو انتخاب می کنید.
تفاوت در محبت، محصول دوم عمقی نگری و سطحی نگری:
بریم سراغ محصول دوم عمقی و سطحی در زن که خیلی هم پرسروصدا ست تو زوجیت ها. و اون محبته. آقایون به علت عمقی نگری محبتاشون مخفیه. لذا آقایون به وجود محبت اهمیت می دن. درحالی که خانوم ها مشتاق و تشنه و بی قرار محبت علنی و آشکارن. خانوم ها تشنه ی بروز محبتن. این یکی از اشکلات مهمی هست که بین زن و مرد ایجاد اختلاف می کنه. آقایون وجودرو اهمیت می دن. اینایی که دیدین خانوم می گه علی اینقدر دوستت دارم. می گه پس یه چایی بریز بیار. درحالی که خانوم همون بروزه براش خیلی اساسیه. حتی همین جوریم بگی می گه این حرفتو راست گفتی؟ داری جدی می گی؟ به اون بروزش خیلی محتاج است. محتاج است.
علامت های محبت مورد نیاز زن:
آقایون بدونید اگر تو زندگی هزار زحمت بکشید ولی محبتتون این سه تا علامتو نداشته باشه به درد زن نمی خورد که نمی خورد که نمی خورد.
1- مسموع باشد.
صدای محبت رو فهم کنه بشنوه. انقد زن مشتاق صدای محبته که میاد گاهی محبت رو از دهان شما می گذارد که پس بگیره. چی می گه؟ علی دوستم داری؟ که تو بگی بله که دوستت دارم. می بینه تو که شروع نمی کنی ازت بگیره! علی بخوای دوباره ازدواج کنی بازم میای منو بگیری؟ که بگی بله تو بهترین انتخاب من بودی. نه اینکه بگی حالا یه آقاهه رفته بود سفر سوغاتی آورده بود. خانومه گفته بود وای علی معلوه سفر بودی به یاد منم بودی. گفته نه دیگه ارزون بود خریدم دیگه! او داره جا می کنه او پسم می فرسته!
2- محسوس باشد.
حس محبت. دیدید گاهی میاد به شما می گه شما چتونه؟ هیچی. چرا تو از دست من ناراحتی. یه چیزیه. هیچی نیست خانوم. نخیر یه چیزیت هست قایم نکن. من می فهمم. این همون حسرو ندادی که این می چسبه می گه یه چیزیت هست. یا خدمات را برای چی می ده؟ برای حس محبت. علی چایی! بله. سرد نشه. نه حواسم هست. خب این اگه سرد شده برم عوض کنم. اه ول کن دیگه می زاری ما کارمونو بکنیم؟ تو چرا با من اینجوری می کنی؟ آمده بود حسرو بگیره نداد ضربه هرم خورد. خب معلومه شاکی می شود. درحالی که اگر چایی رو آورده بود علی چایی! وای چه به موقع! از کجا می دونستی من الان چایی می خوام. کجاداری می ری؟ بیا بشین. خب نه میوه هم داریم! حس محبت حس محبت.
3- ملموس باشد.
لمس محبت. خیلی مهمه. دیدید کنارت نشسته دستشو بگیرید دستتو بگیره باهات قدم می زنه حتی اگر تو دستشو نمی گیری اینم ببینه این بگیره تو ناراحتی گوشه ی لباستو با انگشتش گرفته. این همین وصله این لمس محبت براش خیلی مهم. یکی از نماهایی که به زن خیلی اشتیاق و آرامش می ده این در آغوش گرفتن زنه. سر را به شونه پذیرفتن. زن تو التهاب روانیه. داره هیاهو می کنه برو نمی خوام این زندگی رو نمی خوام. یه دقیقه سرش را به شونه ات بگیر. آرامه. تموم شد همه ی هیاهوهاش تو لحظه فروکش می کند اینقدر که لمس محبت برایش اساسی است. بعد آقایون نمی دهند نمی دهند کجا می دهند؟ وسط رابطه ی جنسی. خانومه می گه اینم مال خودشه دیگه وقتی احتیاج داره. چون عقده ی اون محبت و لمس رو در بیرون داره نمی ده اینجا مقاومتم می کنه. درحالی که خانوما بدونید این مال این نیست که آقایون ندارند یا نمی دهند نخیر اصلا قاعده شون اینجوری نیست. من الان برم به این آقا بگم انقد دوستت دارم میگه دکتر حالت خوبه؟؟ بعد دنبال چی بود اینو گفت؟ چیزی احتیاج داشت؟ او پشتش را می بیند. این که شما گاهی می گی علی انقد دوستت دارم می گه حرف آخرتو بزن بگو چی می خوای؟ به نظرش می رسه این یه پشتی داره.
نشانه های بی علاقگی مرد به زنش:
و اما خانوما مردی زنش را دوست ندارد که این 4تا نشانه را داشته باشد. تمام عمرش هم یک بار نگفت دوستت دارم نمی تونی تصمیم بگیری دوست ندارد. مردی که زنش را دوست ندارد:
1- به توسعه ی زندگی فکر نمی کند.
اصلا دنبال این نیست این زندگی رو زیاد کنه یا مستقرش کنه. آقایی که داره بهت می گه خب بیا از این خرج عروسی بگذریم زود بریم سر خونه مون. این یعنی دوستت دارم. این دیده این مانعه. این نمی تونه زندگی رو پهن کنه. این نمی تونه زندگی رو شروع کنه. یا می گه بیا اینتو بیخودی خرج این مجلس نکنیم بیایم این وامرو بگیریم با این می دونی میشه زمین بخرم آرام آرام بسازم؟ این داره به زندگی فکر می کنه یعنی تو را دوست دارد.
2- به زن و امورات زندگی بی اعتناست.
مردی که زنش را دوست ندارد. گاهی داره بهت ایراد می گیره با اون حجابت کجا داری می ری؟ اول بیا حجابتو درست کن! خانوم این داره می گه دوستت دارم. درسته زبانش بده ولی داره می گه دوستت دارم چون مهمی برام عزیزی برام نمی خوام اینجوری بری. اگرنه برو هرجا می خوای برو هرکاری میخوای بکن اصلا. چه فرقی می کنه برو. یا خانومه می گه اون شیرو ول کن بیا بشین کنار من. خب دارم درستش می کنم دیگه. این داره اموراتو درست می کنه دوستت دارد. علی این شیر داره چکه می کنه. به تو چه کار داره؟ این یعنی دوستت ندارد.
3- از پذیرایی زن استقبال نمی کند.
مردی که زنش را دوست ندارد. گاهی داره بهت اعتراض می کنه یه چایی ام درست نکردی؟ خب این لباسو اتومی زدی دیگه نزدی؟ یعنی از تو خدمات می خوام. یعنی چون دوستت دارم خدمات می خوام. دیدی وقتی باهات قهر می کنه نمی زاره خدمات بهش بدی. چایی بردم براش نمی خوره می زاره سرد بشه. می خوام پیراهنشو اتو کنم میاد از زیر دستم می کشه. لازم نکرده نمی خوام اتو بزنی. خب این داره می گه نمی خوام ناراحتم ازت دوستت ندارم. بعد خدمات رو نمی پذیرد. گاهی داره بهت می گه یه چایی بریز برای آدم این یعنی داره داد می زنه دوستت دارم.
4- برخلاف انتظار خانوم ها مردی که زنش را دوست ندارد از بدن زن فراری ست.
خانوما می گن منو نمی خواد رابطه ی با منو می خواد بدن منو می خواد. خانوم اگر مردی زنش را دوست نداشته باشد زن خودش را بیاراید آماده کنه به تحریک و جلوه هم بندازه نگاهشم نمی کنه. اگه خانمی بیاد بگه صبح یه روزی شوهرم به من گفته از جلوی چشم گمشو نمی خوام رنگتو ببینم شب اومده آغوش می خواد می گم خانوم این آقا عصبانی شده از کوره در رفته یه چیزی گفته ممکنه تحریک پذیرتره. این تو را دوست دارد که به سراغت آمده. مردی که زنش را دوست ندارد از بدنش فراری ست. اگر این 4تا نشانه را کنار هم دیدید می تونید قضاوت کنید که مردم مرا دوست ندارد به شرطی که بدون هیچ تحریک و تزاحمی از قبل بوده باشه. بدون آزار من این نشانه هارو داره.
خب ان شاالله امیدواریم بتونید به کمک این نشانه ها زندگی بهتری رو برای خودتون فراهم کنید. ممنونم از تحملی که کردید!