شرایط ضمن عقد ازدواج و شرایط دوازده گانه ازدواج
یکی از مباحث مردم کوچه و بازار و حتی محافل خانگی، بحث افزایش مهریه ها و صحبت از مردانی است که به جهت عدم توانایی پرداخت مهریه در زندان ها به سر می برند. از یک طرف فغان از افزایش مهریه در خانواده ها را مواجه هستیم و از آن طرف طرفداری از افزایش مهریه را می بینیم . این امر مثل اینکه یکی از دغدغه های مسوولان محترم قضایی هم شده به خصوص از زمان اجرای قانون محکومیت های مالی که به طلبکار اجازه می دهد که در صورت عدم وصل طلب خود از مراجع قضایی بخواهد که بدهکار را تا زمان پرداخت دین خود زندانی کند و با توجه به اینکه یکی از مشتری های این قانون زنانی هستند که مهریه خود را مطالبه می کنند، پس طبیعی است که خیلی از مردان این بار به جهت بدهکار بودن به شریک زندگی خود حبس شود. اما از آنجا که همیشه برای حل مشکلات مردان راه هایی پیدا می شود این بار نیز با صدور وحدت رویه و صدور انواع بخشنامه ها توسط مسوولان قضایی، از جمله بخشنامه اخیر رئیس قوه قضائیه به دادگاه های خانواده در مورد نحوه رسیدگی به پرونده های مطالبه مهریه و بخشنامه رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور که سردفتر هنگام ثبت ازدواج عروس و داماد را تشویق کند که عندالمطالبه در مهریه تبدیل به عندالاستطاعه شود و این امر به عنوان شرط ضمن عقد در سند ازدواج قید شود. مهریه های سنگین و زندان مردان وجود دارد ولی چه باید کرد. زنان هم دلایلی برای افزایش مهریه دارند که باید به آنها توجه شود. راه حلی برای آنها هم بایستی ارائه شود. اکثر افراد فکر می کنند که هر چه میزان مهریه بالا باشد، ارج و قرب آن دختر بیشتر است ولی در حقیقت تعیین مهریه سنگین تداعی نوعی برده داری است که آن حالت معنوی و سمبلیک مهریه را که یکی از سنن ماست از بین می برد.
دلایل دیگری برای افزایش مهریه می توان بیان کرد که دور از واقعیت نیست، چنانچه حقوقدانان و علمای اسلامی در نقصان ارث زنان و یا نابرابر بودن ارث زن و مرد با یکدیگر عنوان می کنند، نصف بودن ارث زنان به این دلیل است که زن از مرد مهریه اخذ می کند و مدعی هستند که زنان مابه التفاوت ارث را مهریه می گیرند. خوب این امر بهانه یی شده است برای بعضی از افراد که می خواهند نقصان ارث را به این صورت تامین کنند، البته اگر با این مهریه های سنگین برای دیگر وراث ارثی بماند،؟ مورد دیگر هم که بهانه یی شده برای تعیین مهریه های سنگین، اعطای حق طلاق به مرد است. زنان می گویند می خواهند اهرم فشاری داشته باشند که بتوانند از آن هنگام جدایی استفاده کنند.
ما می توانیم این فرهنگ را رایج کنیم که تشخص زنان در هنگام ازدواج مهریه سنگین آنان نیست و او انسان آزادی است که نباید خرید و فروش شود.
مساله بعدی عدم تامین مادی و مالی زنان است، هنگام جدایی تمامی اموال به نام مرد است و زن سهمی نمی برد و زمان فوت شوهر با سهم ناچیزی که زنان ارث می برند، نمی توانند یک زندگی آبرومند داشته باشند. آیا بهتر نیست به جای مهریه های سنگین، دختران و پسران جوان را تشویق کنیم که زمان ازدواج توافقنامه یی امضا کنند و در آن قید کنند هر چه بعد از ازدواج به عنوان دارایی به اموالشان اضافه می شود به نسبت بین زوجین تقسیم شود و این امر به عنوان شرط ضمن عقد نکاح در سند ازدواج قید گردد.
اگر در پی این هستند که مهریه ها کنترل شوند و یا آن را بی رنگ و بو کنند، باید فکر عواقب آن برای زنان هم باشند. من مخالف مهریه های سنگین هستم، منتها تا زمانی که زنان نسبت به مردان کمتر ارث می برند و شرایط طلاق برای زنان سخت است واقعاً نمی توانم بگویم که تعیین مهریه سنگین اشتباه است . بهتر است که دختران و پسران را تا زمان اصلاح قوانین تشویق کنیم که به جای مهریه های سنگین در هنگام ازدواج، مردان وکالت در طلاق را به زنان عطا کنند و و توافقنامه یی با هم تنظیم کنند که دارایی هایی که بعد ازدواج به به دست می آورند هر دو شریک باشند. اگر زندگی مشترک است پس باید این شراکت در همه موارد وجود داشته باشد. زن هم بدون دغدغه های مالی و دیگر مسائل از جمله شرایط سخت طلاق، زندگی خود را شروع کنند. از رئیس محترم سازمان ثبت اسناد و املاک هم تقاضا می شود، این بار بخشنامه یی به نفع زنان صادر کند و از دفاتر ازدواج بخواهد که با انشای این شرایط در سند ازدواج مخالفت نکنند. این شرایط هیچ کدام برخلاف متقاضی عقد نیست اما متاسفانه شاهدیم زمانی هم دختری حاضر شده مهریه سنگین تعیین نکند به جای آن این شرایط را در عقدنامه قید کند، اکثر دفاتر ازدواج از انشای این شروط در سند نکاحیه امتناع کرده اند.
=============================================================
الف: ضمن ( عقد نکاح / خارج لازم ) زوج شرط نمود هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود ، زوج موظف است تا نصف دارائی موجود خود را که در ایام زناشوئی با او به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلا عوض به زوجه منتقل نماید .
توضیح : این بند بدین معنا است که مرد بعد از طلاق باید نصف دارائی خود بعد از شروع زندگی به دست آورده است به نام زن نماید ، مشروط به اینکه :
1- طلاق به درخواست مرد باشد .
2- زن مطیع همسر خود باشد و اخلاق و رفتار نا متناسب با وی نداشته باشد و همچنین از او تمکین نماید .
ب: ضمن ( عقد نکاح / خارج لازم ) زوج به زوجه وکالت بلا عزل با حق توکیل غیر داد که در موارد مشروحه زیر با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید و نیز به زوجه وکالت بلا عزل با حق توکیل غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول نماید .
توضیح : این بند بیانگر این مطلب است که زن در صورت تحقق شرایط زیر از ناحیه مرد وکیل است خودش شخصا یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه نماید و پس از اثبات ادعا درخواست طلاق نماید .
مواردیکه زن می تواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق نماید به شرح زیر است :
1- استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تادیه نفقه و همچنین در موردی که اجبار شوهر هم ممکن نباشد .
توضیح : عدم پرداخت خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت شش ماه .
2- سو رفتار یا سو معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید .
توضیح : بد رفتاری غیر قابل تحمل مرد با زن و فرزندان .
3- ابتلا زوج به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زناشوئی برای زوجه مخاطره آمیز باشد .
توضیح : بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد در حدی که سلامت زن را به خطر بیندازد .
4- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد .
توضیح : دیوانه بودن مرد در زمانی که امکان فسخ نباشد .
5- عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد .
توضیح : اشتغال مرد به کاری که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه می زند.
6- محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی در اثر عجز از پرداخت منجر به پنج سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعا منتهی به پنج سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد .
توضیح : محکومیت به حبس از پنج سال به بالا ( در زندان بسر بردن مرد به عنوان محکومیت در حال اجرا از پنج سا ل به بالا )
7- ابتلا زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد .
توضیح : اعتیادی که به اساس زندگی خانوادگی ضرر بزند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد ، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند گردد .
8- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند . تشخیص ترک زندگی خانوادگی ( تشخیص عذر موجه با دادگاه است ) یا اینکه زوج شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.
توضیح : ترک بدون علت خانواده یا غیبت یکسره 6 ماهه بدون دلیل موجه .
9- محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب به جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زن باشد . تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است .
توضیح : اجرای هر نوع مجازاتی که آبرو و موقعیت زن را به خطر اندازد.
از جمله موادریکه زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند ، محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب به جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زن باشد .
10- در صورتیکه پس از گذشت پنج سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود .
توضیح : بچه دار نشدن مرد پس از پنج سال .
11- در صورتیکه زوج مفقود الاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدانشود .
توضیح : غیبت طولانی شوهر .
12- زوج همسر دیگری بدون رضایت زوجه اختیار کند یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید .
توضیح : ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر .