ازدواج

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیش از ازدواج» ثبت شده است

اون قدیما...

یک کاروان ده نفره شامل مامان، خاله و خواهر و ... چادر سرشان میکردند، به قول خودشان کفش آهنی می پوشیدند و میرفتند سراغ دخترهایی که از بچگی برای پسرشان زیر سرگذاشته بودند . اول مادر و سایر خانم های فامیل از مادر دختر اجازه می گرفتند و جلسه اول اصلا دختر دیده نمی شد ( آفتاب مهتاب ندیده و سنگین ) . جلسه دوم دوباره همان خانم ها می رفتند و این بار شرط تشکیل جلسه، اجازه ی حاج آقا ( همان پدر دختر) بود و تفاوتش هم حضور دختر خانم در جلسه . پدر دختر با توجه به شناختی که از خانواده پسر داشتند اجازه تشکیل جلسه دوم را صادر می کردند . ناگفته نماند که در این میان نقش یک حاج خانم ثالث که نه مادر عروس بود و نه مادر داماد اصلا قابل چشم پوشی نیست . شخص مورد نظر با جایگاه حقوقی " واسطه ی امر خیر" در نقش های پیک، تلفن و مشاور ظاهر می شد . به هر حال بعد از چند جلسه رفت و آمد و یکی دوبار جواب منفی شنیدن با اجازه حاج آقای شماره یک ( پدر پسر ) و حاج آقای شماره دو ( پدر دختر ) به مبارکی و میمنت دو گل نوشکفته به نام هم می شدند. بعد هم مراسم عقد و حضور عاقد و سفره عقد و با اجازه بزرگترها بله . معمولا در این نوع آشنایی و ازدواج، نقش خانواده و بزرگترها آنقدر پررنگ بود که نقش عروس و داماد اصلا به چشم نمی آمد . یعنی همان مثالی که شاید خیلی ها از پدر بزرگ و مادربزرگ هایشان شنیده اند، اینکه بعد از خواندن خطبه عقد تازه عروس و داماد یکدیگر را دیده اند...

اما حالا...

مهاجر
۰۴ دی ۹۳ ، ۰۹:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر