ازدواج

۴۷ مطلب با موضوع «دوران عـــقــــد و نامـــزدی» ثبت شده است

 هر شخص نسبت به باورهای مذهبی خودش متعهد است و از اصول آن تبعیت می‌کند. به عنوان نمونه در دین اسلام هر کدام از ما در درجه اول ملزم به پاک زندگی کردن و رعایت حق‌الناس و عبادت خداوند هستیم. و اگر جایی احساس کردیم که خطایی دارد صورت می‌گیرد، در مرحله اول امر به معروف و نهی از منکر و در صورتی که این روش کارساز نشد، وظیفه جهاد بر عهده ما است. علاوه بر مواردی که به آن‌ها اشاره کردیم، ما در قبال افرادی که با آن‌ها در ارتباط هستیم هم وظایف و تعهداتی را بر دوش داریم. نسبت به افراد خانواده‌مان یک سری وظایف و مسئولیت‌ها، نسبت به اشخاصی که در محیط کار با آن‌ها درگیر هستیم، نسبت به کسانی که در محیط تحصیل می‌بینیم و در کل نسبت به تک تک افرادی که در اجتماع با آن‌ها رو در رو می‌شویم یا به گونه‌ای به ما مرتبط می‌شوند، وظیفه‌مند و دارای تعهد و مسئولیت هستیم.

مهاجر
۰۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

وقتی صحبت از ازدواج و سختی ها و آسانی های آن می شود تقریبا یک مسئله در اظهارات اقشار مختلف مردم مشترک است همگی از افزایش چشم گیر و روز افزونِ تجملات و سنگینی مخارج عروسی و بَرج های این سبک زندگی جدید اظهار نارضایتی و نگرانی می کنند اما شگفت آور این است که این اظهارات هیچ تاثیری در تصحیح این بخش نوظهور در سبک زندگی امروزه ایرانیان ندارد و این فرهنگ اسراف و تجمل گرایی روز به روز، رو به گسترش است و دامنه ی تاثیرش از پایتخت تا دورترین دهِ کوچک، همه را در برگرفته است.

مهاجر
۰۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دوران شیرین، طلایی و پر از خاطره‌ای به نام دوران عقد آغازی است برای زندگی مشترک. دوران نامزدی، فاصله‌ی بین عقد و عروسی است. ولی این دوران در هر فرهنگ و آداب و رسومی شکل متفاوتی دارد. در گذشته به محض این که دختر و پسری به سن رشد می‌رسیدند، از طرف خانواده پسر پارچه یا حلقه‌ای به عنوان نشانه‌ی نامزدی در خانواده دختر به امانت می‌گذاشتند و با این کار دختر را نامزد و انتخاب شده برای پسر می‌دانستند. از آن پس نه پسر می‌توانست نام دختر دیگری را ببرد و نه پسر دیگری سراغ آن دختر می‌رفت. مگر این که یکی از دو طرف راضی به این وصلت نبود. این رسم و آیین در بیشتر فرهنگ‌ها بوده و هنوز هم در برخی از نقاط کشور نیز به چشم می‌خورد. 

ولی امروزه با توجه به برقراری روابط اجتماعی و فرهنگی وسیعی که پیرامون افراد در جامعه وجود دارد؛ گاهی امکان تلاقی دو فرهنگ متفاوت نیز وجود دارد و تعریف دقیقی از دوران عقد و نامزدی نمی‌توان داشت. به عنوان مثال در بیشتر نقاط کشور، معمولاً آشنایی اولیه‌ای بین دختر و پسر به وجود می‌آید که ممکن است با واسطه و یا بدون واسطه باشد. وقتی خانواده‌ها در جریان این موضوع باشند و خواستگاری و رفت و آمد، جهت آشنایی بیشتر انجام شود؛ دختر و پسر به عنوان نامزد یکدیگر شناخته شده و به راحتی می‌توانند با هم ملاقات داشته باشند و نسبت به عقاید و سلیقه‌های یکدیگر شناخت پیدا نمایند. زمانی که نسبت به شروع زندگی مشترک به توافق برسند از نظر عرفی و شرعی صیغه و یا خطبه‌ی عقد جاری می‌شود و با سپری کردن دوران عقد، خود را برای مراسم عروسی آماده می‌کنند. 

نوع دیگر دوران نامزدی نیز این گونه است که پس از دو یا سه جلسه خواستگاری، قرارها و برنامه‌ها مشخص می‌شود و برای رعایت حدود شرعی صیغه عقد جاری شده و دختر و پسر رسماً دوران عقد را آغاز می‌کنند که این دوران را تا زمان عروسی دوران نامزدی می‌گویند. البته در این دوران سعی و تأکید می شود که حریم ها حفظ شده و تا حد امکان مدت دوران عقد یا همان نامزدی متعادل باشد که علاوه بر این که دختر و پسر بتوانند با روحیات هم آشنا شوند از آن طرف، طولانی شدن هم باعث خستگی و بلاتکلیفی زوج جوان و خانواده‌ها نشود.

با این حال سه نکته را در دوران عقد باید در نظر داشت:

1- تعهد، که به صورت حقوقی و قانونی شکل می‌گیرد.

2- رابطه جنسی، که باید رعایت شود. با وجود این که منعی در آن نیست. 

3- قطعیت، که در دوران نامزدی هیچ تعهد و تأهلی وجود ندارد ولی در دوران عقد تمامی حقوق زناشویی باید لحاظ شود. 

دوران عقد بهترین دورانی است که فرد از تنهایی و تجرد رها شده و می‌تواند در کنار همراه و همدلش به روزهای خوب آینده بیاندیشد. فرد خودش را بهتر می‌شناسد و در شناخت اطرفیان و احترام به خانواده‌ها می‌کوشد. زوج جوان خوبی‌های یکدیگر را می‌بینند و سعی دارند از همدیگر آزرده خاطر نشوند و رفتار مورد پسند طرف مقابل را انجام دهند. دوران نامزدی، دوران لطیفی است که فرد عادات و رفتارهای زشت و ناپسند خود را نیز می‌تواند به دست فراموشی سپرده و برای پایداری عشق تلاش کند.

مریم ظریف


مهاجر
۰۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

قبل از آغاز زندگی مشترک، دوران عقد تنها فرصتی بود که زوج جوان به شناختی نسبی از هم می‌رسیدند. هر چند در بسیاری از خانواده‌ها باز هم زوج جوان نمی‌توانستند تعامل چندانی با هم داشته باشند، اما همین تعامل اندک نیز می‌توانست در مواردی تفاوت‌های فاحش را آشکار کند و از متلاشی شدن یک خانواده پس از شکل‌گیری کامل و پس از تولد فرزندان جلوگیری کند و تلاشی در همان مراحل اولیه زندگی که آسیب‌های کمتری از این جدایی وجود داشت، اتفاق می‌افتاد. از طرفی دوران عقد به خانواده‌ها هم این فرصت را می‌داد که بتوانند کمک‌های خود به زوج جوان را ساماندهی کنند. 

درگذشته توقعات زوجین هم از یکدیگر ابهامات کمتری داشت. خرده فرهنگ‌ها بسیار کمتر بود و یکدستی فرهنگ جامعه تکلیف را مشخص می‌کرد. همچنین تعدد توقعات و میزان توقعات کمتر بود. زیرا زندگی‌ها ساده‌تر بود. به دلیل کمتر بودن ابهام در توقعات، زوج جوان با تعارضات کمتری روبرو بودند و همان تعاملات اندک دوران عقد می‌توانست تفاوت‌های مخرب را آشکار کند. 

در حال حاضر شیوه ازدواج سنتی در حال تغییر است و تعداد زیادی از ازدواج‌ها بر اساس انتخاب خود زوجین و بر اساس شناخت نسبی آن‌ها از هم انجام می‌شود. در چنین شرایطی وضعیت دوران عقد قدری تفاوت پیدا می‌کند. دوران عقد از یک سو فرصتی فراهم می‌کند تا خانواده‌ها بتوانند برای کمک‌های خود به زوج جوان برنامه‌ریزی کنند. امروزه شاید زوجین نیاز به حمایت‌های بیشتری از سوی والدین خود داشته باشند. در گذشته یک زوج جوان که فقط یکی از آن‌ها با یک مدرک تحصیلی حتی دیپلم در اداره‌ای شاغل می‌شد، می‌توانستند خیلی زود زندگی مستقل خود را ساماندهی کرده و از نظر اقتصادی روی پای خود بایستند اما امروزه حتی با وجود تحصیلات عالیِ هر دو نفر، تا سال‌ها این زوج جوان نمی‌توانند استقلال مالی ییدا کنند. دوران عقد این فرصت را فراهم می‌کند که پدر و مادرهای طرفین بتوانند به توافقات و تفاهماتی در حمایت‌های خود از این زوج جوان برسند. از سوی دیگر هرچند امروزه امکان تعاملات زوجین در دوران عقد بیشتر شده اما نیاز به برخوردهای مکرر نیز بیشتر شده است، زیرا امروزه حتی در یک خانواده تفاوت‌های فرهنگی به چشم می‌خورد و این تفاوت‌ها، توقعات متفاوتی به وجود می‌آورد. زوج جوان باید تعامل طولانی داشته باشند تا به طور موردی از سطح توقعات همسر خود خبردار شوند و این نیاز به تعامل بیشتر دارد. لذا هر چند زوج جوان خود، همدیگر را انتخاب کرده باشند، اما نباید به شناخت قبل از ازدواج بسنده کنند زیرا به دلیل وجود خرده فرهنگ‌ها و تفاوت‌های بیشتر فرهنگی در جامعه، نیاز به شناخت بهتر قبل از آغاز زندگی مشترک نیز بیشتر شده است و آشنایی قبل از ازدواج نیاز به دوران عقد را برطرف نمی‌کند.

بهتر است زوجین به آشنایی خود قبل از ازدواج بسنده نکرده و با توجه به تنوع بیشتر فرهنگی از دوران عقد نهایت استفاده را در جهت شناخت همسر خود و قبل از آغاز زندگی مشترک بکنند و خانواده ها نیز با توجه به مشروعیت روابط زوجین موانع برای تعامل آن‌ها ایجاد نکنند تا در این دوران فرصت مناسبی برای شناخت زوجین از هم فراهم شود و قبل از رسمیت زندگی و به ویژه تولد فرزندان زوجین به تفاهم لازم جهت ادامه زندگی مشترک دست یابند.

ناهید هاشمیان


مهاجر
۰۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
در دوران آشنایی و نامزدی باید به نکاتی توجه داشته باشید که شاید کمتر کسی درباره آنها با شما صحبت کرده باشد. این نکات آنقدر مهم هستند که بی توجهی به آنها می تواند زندگی شما را با بحران طلاق مواجه کند.
۱ – به حس‌های خود در رابطه توجه کنید
خشمگین شدن، نداشتن ‌تمایل به یکدیگر و بگومگو، علایم هشداردهنده ای هستند. شاید عده‌ای تصور کنند این حالت‌ها در یک رابطه طبیعی است و هر دو طرف به مرور به هم عادت می‌کنند و وضعیت بهبود می‌یابد اما دوره نامزدی با این فراز و نشیب نشانه آن است که قطعا در زیر یک سقف مشکلات تشدید خواهد شد.
۲ دوره نامزدی دوره خوشگذرانی نیست
دوره نامزدی برخلاف تصور، دوره تفریح و خوشگذرانی نیست بلکه دوره دشوار آشنایی برای کسب اطلاعات در یک زندگی چند ساله است.
۳ – صفات قابل‌تحمل و غیرقابل‌تحمل همدیگر را بشناسید
خطوط قرمز غیرقابل‌چانه‌زنی و غیرقابل‌مذاکره، خواسته‌هایی هستند که باید به اطلاع طرف مقابل برسد تا بداند در صورتی که از این خطوط قرمز عبور کند، زندگی به پایان خواهد رسید مثلا خط‌قرمز بعضی‌ها اعتیاد یا رابطه خارج از زندگی زناشویی است.
۴ – از آزارهای جسمی طرف مقابلتان چشم‌پوشی نکنید
اگر در دوران نامزدی از طرف مقابل متحمل آزار جسمی شدید، شک نکنید این مشکل دوباره تکرار خواهد شد. این زدن به معنای عصبانیت و خشم نیست و عذرخواهی نیز تغییری در ماهیت عمل ایجاد نخواهد کرد. در پس آن فرهنگ و ذهنیتی وجود دارد که به آن مرد یا زن اجازه دست‌درازی می‌دهد. البته ممکن است واکنشی‌ نشان دهید که طرف مقابل دیگر حرکت خود را تکرار نکند ولی فرهنگ و ذهنیت او را نمی‌توان تغییر داد.
۵ – آزارهای روانی را تحمل نکنید
اگر نامزدتان شما را آنگونه که هستید قبول ندارد و قصد دارد در رفتار شما تغییری ایجاد کند یا برایتان احترام قائل‌ نیست، تردید نکنید بعد از ازدواج و ورود به زندگی زناشویی رفتارش به هیچ‌وجه عوض نخواهد شد.
۶ – اولویت‌ها را مشخص کنید
در دوره نامزدی بررسی کنید اولویت نامزد شما کیست؟ شما در اولویت هستید یا پدر و مادرش و چقدر تحت‌ کنترل آنهاست. آیا آنقدر بلوغ فکری و عاطفی پیدا کرده که از والدین خود جدا شود؟ این مشکل یکی از شایع‌ترین علت‌های جدایی و طلاق در ایران است. وابستگی جوان‌ها به خانواده‌ها مشکلات عدیده‌ای در زندگی زناشویی به وجود می‌آورد.
۷ – افکار و احساساتتان را بروز دهید
وقتی در دوره نامزدی حس می‌کنید افکار و احساساتتان مقابل نامزدتان مجال بروز ندارند و او همیشه به فکر تحمیل احساسات و افکار خود به شماست، خطر را جدی بگیرید. او ارزش‌های خود را درست می‌داند و از شما خواهد خواست مانند او فکر کنید.
۸ – همه معیارها را بررسی کنید
بعضی خانواده‌های مذهبی فکر می‌کنند اگر هر دو خانواده به مذهب معتقد باشند، نیازی به بررسی دیگر نکته‌های مهم زندگی نیست اما سایر عوامل اثرگذار در ازدواج (مثل اشتغال و استقلال فکری) هم باید بررسی شوند. نکته دیگر اینکه اگر کسی ادعا کند به دین معتقد است، این لزوما به معنای عمل کردن او به دستورات دین نیست و چه‌بسا تلقی او از دینداری با تلقی شما کاملا متفاوت باشد.
۹ – تعیین تکلیف کنید
شما ممکن است بحث‌هایی را مطرح کنید که اهمیت زیادی برایتان داشته باشد ولی طرف مقابل با شوخی یا طفره رفتن موضوع را خاتمه ‌دهد. از این مساله نباید به راحتی گذشت. فرض کنید شهر موردنظر برای زندگی یا دوری و نزدیکی به والدین برای شما مهم است ولی نامزدتان درباره آن صحبت نمی‌کند در حالی که ضروری است قبل از ازدواج درباره این موضوعات مذاکره و تعیین تکلیف شود.
10- برای آموزش بعد از ازدواج به مرکز مشاوره روان شناسی مراجعه نمائید.
 mojarradha.astanemehr.ir
مهاجر
۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

حوصله ات سر می رود. تلفنت را بر می داری و به رفیقانت زنگ می زنی و مهیا می شوید برای یک تفریح جانانه. تفریح تمام می شود و به خانه بازمی گردی، ولی هنوز سر در گمی.

حوصله ات سر می رود. موتور یا ماشینت را برمی داری و خیابانها را گز می کنی . آب و هواییی عوض می کنی و به خانه باز می گردی،ولی هنوز کلافه ای.

حوصله ات سر می رود . کتابهایت را بر میداری و مطالعه می کنی. کتاب را می بندی. مطالعات جانبی ات تمام شده، ولی هنوز کسلی.

حوصله ات سر می رود. به سراغ موبایلت میروی. وایبر و واتساپ و لاین و تانگو و ... را زیر رو می کنی . گوشی ات را زمین می گذاری، ولی هنوز بی حوصله ای.

حوصله ات سر می رود. لپ تاپت را باز می کنی و پدر فیسبوک را در می آوری . فیسبوک بازی ات تمام می شود، ولی هنوز روحیه ات گرفته است.

حوصله ات سر می رود. آهنگهای مختلف را گوش می کنی. غمگین می شوی. شاد می شوی. به فکر فرو می روی. آهنگهایت ته می کشد، ولی هنوز دلت بی قرار است.

می دانی . خودت بهتر از هر کس می دانی. آرامشت را از دست داده ای. بی قراری. بی تابی. بی حوصله ای .

خودت خوب می دانی این بی قراری ناشی از چیست؟!

می شود اذعان داشت تمام این تشویش و اضطراب های دوران مجردی یک بیماری تلقی می شود.

البته درمانش ساده است. انواع بیماری های با استفاده از شیوه های مختلف درمان می شود، مثلا پرتودرمانی ، ژن درمانی، شیمی درمانی، دارو درمانی و... .

 اما برای درمان بیماری های روان تنی، روش های شیوا و جذابی وجود دارد که شاید مردم کمتر با آنها آشنا باشند، مثل مذهب درمانی، کار درمانی و ازدواج درمانی.

ازدواج درمانی شیوه نوین درمان بیماری های روحی و روانی تمام مجرد هاست.

شیوه نوینی که سنت پیغمبر است.

سنتی که دین، با آن کامل می شود.

این شیوه درمان در قرآن کریم سوره روم آیه 21 بیان شده است: ومن ایاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم موده ورحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون.

ایکاش همایشی با این عنوان برگزار می شد: ازدواج، دل آرامی بر موج دلواپسی.

مهاجر
۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

رویایی است که همسرتان دایما کنارتان باشد و حتی یک لحظه هم تنهای تان نگذارد ؟ رویایی ست که برای همه کارهایش با شما تماس بگیرد و بگوید حرف، حرف توست ؟ رویایی ست که هیچ وقت ، هیچ نظری نداشته باشد و همیشه پی نظر شما باشد؟

رویاییست که از او بپرسید چی می پوشی ، بگوید هر چی تو امر کنی؟ بپرسید چی میل داری ، بگوید هر چی تو میل داری ؟ بپرسید کجا می روی ، بگوید هر جا تو بروی؟ بگویید وقت چه طور می گذرانی، بگوید هر جور که تو وقت می گذرانی؟ بپرسید در تنهایی چه کار می کنی ، بگوید هر کاری تو پیشنهاد کنی ؟

نه اصلا رویایی نیست ! باور کنید این وضعیت خطرناک است. این نوع آدم ها، مبتلا به اختلال روانی به نام اختلال شخصیت وابسته هستند. آنها دچار ضعف اعتماد به نفس هستند و به همین علت نمی توانند برای امور مهم زندگی و حتی گاهی کارهای کوچک روزمره شان تصمیم گیری کنند و بار مسئولیت تصمیم گیری های شان را می اندازند گردن دیگری.

مشکل اما به همین جا ختم نمی شود. آنها دقیقا مثل کلیپس هستند. می چسبند به شما و دیگر رهای تان نمی کنند. اوقات تنهایی برای تان باقی نمی گذارند و اگر بخواهید زمانی را به خودتان اختصاص دهید خیال می کنند عشق تان به آنها کم شده است و واکنش نشان می دهند . از طرفی در زندگی با آنها همیشه باید به جای دو نفر فکر کنید یکی خودتان و یکی هم شریک تان که در واقع یک شبح است و هیچ استقلال فکری و شخصیتی از خودش ندارد یعنی شما باید به او بگویید کجا برود ، چگونه رفتار کند، چه فعالیتی کند، چه رشته ای بخواند، با چه کسانی در ارتباط باشد، فراغتش را چگونه بگذراند و چه شغلی داشته باشد.

این گروه انقدر از بی پشت و پناه شدن می ترسند که حاضرند برای تنها نشدن به دیگران باج بدهند یا شرایطی طاقت فرسا را تحمل کنند فقط برای این که زیر سایه فرد دیگری باشند برای مثال ممکن است زنی سال ها از همسرش کتک بخورد اما حاضر نباشد او را ترک کند چون باور دارد بدون او و اوامرش نمی تواند زندگی کند.

مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته نمی توانند به تنهایی کاری را شروع کنند، نمی توانند به تنهایی آن را ادامه دهند و نمی توانند به تنهایی و با موفقیت تمامش کنند حتی اگر از نظر منطقی و به چشم اطرافیان شان، صاحب امتیازهای برجسته ای باشند و قدرت و توانایی بالقوه شان از فردی که او را به عنوان حامی قبول دارند، بیشتر باشد.

وابسته ها ، به شدت به تایید و توجه آدم های مهم زندگی شان نیاز دارند و همین رفتار شان گاه باب سوء استفاده دیگران هم باز می کند برای نمونه آنها گرچه توانایی های شان را قبول ندارند ، حاضرند اوامر دیگران را برده وار انجام دهند فقط به این خاطر که بقیه حامی خیالی شان باقی بمانند.

وابسته ها در تنهایی، مضطرب و بی تصمیم هستند و همیشه باید کسی را برای تکیه دادن پیدا کنند و در عین حال گروهی از آنها همیشه می نالند که چرا بقیه از مهربانی شان سوء استفاده می کنند و انجام کارهای شان را گردن آنها می اندازند حال آن که ویژگی خاص این افراد، که دیگران از آن سوء استفاده می کنند مهربانی نیست، وابستگی و میل شدید به کسب رضایت دیگران است.

برخی از این افراد پس از ازدواج به همسر وابسته می شوند و گروهی دیگر ، وابستگی به والدین شان را پس از ازدواج هم حفظ می کنند. آنها که به همسر وابسته شده اند با چسبیدن به شریک زندگی و تکیه کردن مدام به او ، عاصی اش می کنند و گروهی که هنوز به والدین شان وابسته اند شرایط دخالت خانواده اول شان را در زندگی مشترک فراهم می کنند.


مریم یوشی زاده - جام جم

مهاجر
۱۵ تیر ۹۳ ، ۰۵:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 انتخاب شغل، انتخاب همسر، انتخاب رشته، تعامل با اعضای خانواده، تعامل با جامعه، همگی رفتار اجتماعی هستند، اما در این میان تنها همسر غیر قابل جایگزین کردن است و جز دسته اندکی از زنان که در رشته خاصی تحصیل می کنند و زندگی علمی خاصی را انتخاب می کنند، تمام افراد در آینده از این که مجرد مانده اند، مأیوس خواهند شد.

 

 

نباید انتظار داشت دختران آمار ازدواج را بالا ببرند، بلکه آنها می توانند طوری رفتار کنند که آمار ازدواج را پایین نیاورند. تأثیر رفتاری دختران بر پسرها، بیشتر از تأثیر رفتاری پسرها بر خودشان است.

 

مهاجر
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۱:۰۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

      سلام . من خانمی 22 ساله هستم که به تازگی نامزد کرده ام مشکل اصلی من اینه که به هیچ وجه نمیتونم احساساتمو به همسرم ابراز کنم و این موضوع بحث همیشگی ما شده.با توجه به اینکه همسرم با اینکه مرد هست اما از ابراز احساساتش هیچ ابایی نداره و همیشه حتی توی جمع های خانوادگی و دوستانه با صدای بلند و خیلی واضح احساساتشو ابراز میکنه و جمله دوستت دارم اصلا از دهنش نم اففته اما من حتی قدرت گفتن کلمه عزیزم رو هم ندارم و ایم اونو خیلی ناراحت میکنه و مدام بهم میگه چرا به من نمیگی دوستم داری؟البته از اون اوایل خودمو عادت دادم که از این کلمات استفاده نکنم اما الان که باید بگم اصلا نمیتونم یعنی هم روم نمیشه هم یادم میره.بیشتر همون روم نمیشه یعنی اعتماد به نفسشو ندارم که بگم دوستت دارم و ..... باید چکار کنم؟ چطور احساساتمو راحت ابراز کنم؟(مینا)

پاسخ مشاور

مهاجر
۳۰ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر



هر انسانی به لحاظ اجتماعی، از اطرافیان و محیط پیرامون خود تأثیر می پذیرد و شاید میزان تأثیر خانواده بر اخلاق هر فردی بیش از دیگران باشد. با توجه به اهمیت فرهنگ عفاف و حجاب در سلامت خانواده و جامعه بر آن شدم تا به چگونگی تأثیر همسران در خصوص ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب بر یکدیگر بپردازم، مسئله ای که باید قبل از طرح این عوامل طرح گردد، بحث رابطه ی حجاب و عفاف است، چرا که برخی مدعی اند فاصله ی معنی داری بین این دو وجود دارد، در حالی که نمی توان پذیرفت فردی عفیف و پاکدامن باشد ولی با گفتار، رفتار و پوشش خود در پی جلب توجه سایر غیرهمجنسان خود باشد، اصولاً این که فردی عفیف باشد ولی از این که خودش را به صورت محرک در معرض نگاه نامحرمان قرار دهد ابایی نداشته باشد، منافات دارد. پس از تبیین این فرض در خصوص قرابت مفاهیم عفاف و حجاب، به عوامل مؤثر در ارتقای این فرهنگ در همسران می پردازم:

مهاجر
۱۴ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر